بریده‌ای از کتاب سنگ، کاغذ، قیچی اثر مهناز براتی

Motahare

Motahare

1402/10/23

بریدۀ کتاب

صفحۀ 207

من در میان آن ها جای نمی‌گرفتم_هیچ وقت جای نمی‌گیرم_بچه ها ظالمند.سعی کردم دوستانی پیدا کنم و برای مدتی هم موفق بودم؛ولی در نهایت همیشه در لایه های بیرونی روابط دوستانه جای داشتم.مثل یک سیاره ساکت و دور و خالی از سکنه که از ستاره های پرنور و درخشان و محبوب دور بود.

من در میان آن ها جای نمی‌گرفتم_هیچ وقت جای نمی‌گیرم_بچه ها ظالمند.سعی کردم دوستانی پیدا کنم و برای مدتی هم موفق بودم؛ولی در نهایت همیشه در لایه های بیرونی روابط دوستانه جای داشتم.مثل یک سیاره ساکت و دور و خالی از سکنه که از ستاره های پرنور و درخشان و محبوب دور بود.

8

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.