دیلماج یک داستان تاریخی است که نقطهی قوتش، فرم خلاقانهاش است، و نه داستانپردازی. خواندنش میتواند یک پنجرهی جدید در ذهنتان، برای روایت داستانهای تاریخی باز کند. اما مهمترین نقطهی ضعف کتاب، پایانبندی رها شدهی(نه پایان باز) آن است، که انگار نویسنده ایدهای برای پایان داستان نداشته. همچنین بعضی جاها، داستان از ضرباهنگ و کشش میافتد و حتی فرم هم، نمیتواند این سکتهها را توجیه کند. میزان تاثیرگذاری دیلماج بودن شخصیت اصلی، به قدری در روند داستان ناچیز است، که میتوان گفت، عنوان کتاب سنخیتی با محتوا ندارد. شخصیت اصلی به قدری ضعیف، منفعل و دچار تغییرات هیجانی است که قدرت اثرگذاری بر مخاطب را ندارد و شاید کمتر کسی بتواند با آن همذاتپنداری کند.
خلاصه اینکه، این کتاب هرچه دارد، از فرم است.