فاطمه فرهادی

فاطمه فرهادی

@aban.
عضویت

تیر 1404

7 دنبال شده

8 دنبال کننده

یادداشت‌ها

        این کتاب برای من آغاز مسیری بود در مطالعه‌ی تاریخ سیاسی ایران؛ مسیری برای یافتن پاسخی به این پرسش که: ما در دویست سال اخیر برای پیشرفت ایران چه چیزهایی را نداشته‌ایم؟

بسیاری بارها از منابع سرشار این سرزمین، موقعیت‌های تاریخی‌اش و رجال سیاسی‌اش سخن گفته‌اند و ما شنیده‌ایم؛ به گمانم باید به دنبال گمشده ها بود.
چه‌ چیزهایی نبود.

نثر کتاب روان و قابل‌فهم است و رویدادها به‌خوبی از هم تفکیک شده‌اند. 
از آنجا که در بررسی تاریخ دو قرن اخیر نمی‌توان (نباید) نگاهی مقطعی به وقایع داشت ، این اثر تصویری کلان و «هوایی» از روند تحولات ارائه می‌دهد؛ تصویری که برای درک اجمالی تاریخ سیاسی ایران بسیار سودمند است. روایت از دوران صفویه آغاز می‌شود و تا پهلوی ادامه می‌یابد.

نقطه قوت کتاب برای من این بود که فراتر از روایت نقلی صرف می‌رود و به تحلیل می‌پردازد. تمرکز بر چهار مؤلفه‌ی کلیدی ــ دین، حاکمیت، مدنیت و سیاست ــ چارچوبی تحلیلی در اختیارتان قرار می‌دهد که فهم تاریخ سیاسی ایران را منسجم‌تر می‌سازد.
      

0

        اگر سال‌ها بعد از شما بپرسند که کدام کتاب‌ها جزو محبوب‌ترین‌هایتان بوده‌اند، احتمالاً استونر را به یاد نخواهید آورد.
استونر، همچون شخصیت اصلی‌اش، نه برای محبوبیت بلکه برای تاب‌آوردن در قفسه‌ی کتابخانه‌تان باقی می‌ماند. نویسنده این را همان ابتدا بی‌پرده به شما می‌گوید.

روایت زندگی مردی‌ست که سر و کارش به ادبیات و بعد به دانشگاه می‌افتد و تا پایان عمر همان‌جا می‌ماند. در زندگی شخصی‌اش—اعم از ازدواج، فرزند، دوستی—شکست می‌خورد، اما تاب می‌آورد.

دانشگاه، یا بهتر بگویم ادبیات، برای او جهانی‌ست که میان او و دنیای بیرون فاصله می‌اندازد: میان او و جنگ، او و بحران اقتصادی، او و تمام آدم‌هایی همچون واکر که بیرون از دیوارهای دانشگاه زندگی می‌کنند.

با این‌همه، هر خواننده‌ای با گوشه‌ای از زندگی او احساس نزدیکی می‌کند. هنگام خواندن، بیش از همه از شخصیت ایدیت حرص می‌خوردم و صورتم درهم می‌رفت—به‌ویژه در ماجرای فاصله انداختن میان استونر و دخترش، گریس. نوع تربیت و بزرگ‌شدنش بیش از آن‌که مرا دچار دلسوزی کند، غمگینم می‌کرد از بابت تباه شدن زندگی استونر.

از لومکس و آن شاگرد بی‌عرضه‌اش هم دل خوشی نداشتم؛ اما در نهایت، مثل خود استونر، برایم بی‌اهمیت شدند.

تنها یک‌بار در طول خواندن کتاب خندیدم: صفحه‌ی ۲۳۲. همان لحظه‌ای که با خودم گفتم: "اگر استونر استاد من بود، می‌توانستم آن پیرمرد را دوست داشته باشم و به ادامه‌ی ترجمه‌ی متن لاتینش گوش دهم."

خلاصه اینکه استونر داستان یک زندگی معمولی‌ست و داستان‌های معمولی، شگفتی‌های کم‌نظیر خودشان را دارند.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

42

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

بریده‌های کتاب

این کاربر هنوز بریده کتابی ننوشته است.

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.