اولین کتابی بود که از داستایوفسکی میخوندم
و با پیشگفتار فلسفیای که آقای اصغر رستگار نوشته بودن، خیلی مشتاق شدم بخونم و ادامه بدم.
پیشگفتار درباره این گفته بود که
«جنایت آرمان خواهانه» از مفاهیم مهم انقلابی اون دوره در روسیه بوده
و در کنارش، نظریه هگل درباره اَبر انسان و اینکه اگر هدف شریف و متعالی باشه راه رسیدن بهش، هرچی باشه توجیه پذیره.
داستایوفسکی هم این نظریه رو به خوبی و با جزئیات عمیقِ روانی و فرهنگی به رمان در میاره ولی از دید یک دانشجوی فقیر که قدرت آنچنانی نداره...
کتاب عمیقی بود و اگه به موضوعات فلسفی علاقه دارین خیلی میتونه مفید باشه
ولی یه جاهایی از کتاب ممکنه خسته بشین یا کسل کننده باشه...
فضای کتاب هم خیلی تاریک و مالیخولیاییِ
و تمام رمان رنگ فقر داره...
(وضعیت فقر و مشکلاتش رو هم به خوبی به تصویر میکشه)