این کتاب اولین مواجه ی من با فلسفه ی رواقی بود.
ایده ی کتاب جالب بود. و به طور کلی چالش های رواقی برای من جالب بود و ایده های خوبی را در بر داشت از جمله تکنیک های انعطاف پذیری، قاب بندی و لنگر ها در مواجه با مشکلات. اما من به شخصه از ایده ی آزمون های رواقی کمی دلسرد شدم.
چرا انسان وقتی می پندارد که بلا یا چالش از سمت خدایان یا عوامل و نیرو های بیرونی است، بهتر قانع میشود که بکوشد یا خونسرد باشد؟
چرا همیشه احتیاج داریم که نیرویی فراتر از ما باشد؟
قطعا جواب این سوال ساده نیست و انسان در طول تاریخ خدایانی تعریف کرده از طریق اتصال با آن ها رنج و دشواری های زندگی را تاب بیاورد و بنده نیازمند کنکجاوی بیشتر در این ضمینه هستم؛ بگذریم!
خواندن مثال زندگی دیگران در مواجه با چالش ها و مصیبت های وحشتناک و نحوه ی برخورد آنان ما رو تا حدی به فکر فرو میبرد. اما به نظرم نویسنده تنها بر روی نقاط قوت این مثال ها تکیه کرده بود و دستور العمل ساده ای برای زندگی پیچیده ی ما ارائه داده بود که برای من جذاب نبود.
مخصوصا داستان های شخصی نویسنده و اعتماد به نفسش در اینکه چقدر این راهکار ها موثر هستند کمی مرا دلزده میکرد. شاید این راهکار ها موثر باشند اما نحوه ی پیاده سازی این راهکار ها قطعا به سادگی قلم نویسنده نمیباشد مخصوصا در دنیای امروز.
نمیتوانم این کتاب را زرد بنامم چرا که ایده های قابل به تاملی را ذکر میکرد. و از بزرگان زیادی نام برده بود که خواندن تاملات و فلسفه ی آن ها میتواند راهگشا باشد. در کل شاید به این کتاب امتیاز بالایی ندهم اما ایده ی فلسفه ی راقی قطعا جذاب بود و رویکرد جدیدی را در مواجه با مشکلات به من معرفی کرد.
اگر دوست دارید به طور خلاصه با این فلسفه آشنا شوید شاید کتاب خوبی برای شروع باشد.