معرفی کتاب پاریس فرانسه اثر گرترود استاین مترجم پونه میثاقی

پاریس فرانسه

پاریس فرانسه

گرترود استاین و 1 نفر دیگر
3.4
9 نفر |
3 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

13

خواهم خواند

14

شابک
9786007289457
تعداد صفحات
156
تاریخ انتشار
1401/11/1

توضیحات

کتاب پاریس فرانسه، مترجم پونه میثاقی.

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به پاریس فرانسه

لیست‌های مرتبط به پاریس فرانسه

پاریس فرانسهسال های افول‬‏‫: پاریس دهه ی 1930پاریس: جشن بیکران

شکسپیر و شرکا

6 کتاب

پس ازپایان جنگ جهانی اول و از حدود سال ۱۹۲۰ تا ۱۹۴۰ و آغاز جنگ جهانی دوم پاریس به یک کانون ادبی بزرگ در اروپا تبدیل شده بود. علاوه بر شاعران و نویسندگان فرانسوی بسیاری از شاعران و نویسندگان و منتقدان ادبی و هنری بزرگ اروپایی و آمریکایی نیز در پاریس حضور یافتند.... سال ۱۹۱۹ و کمی قبل از به اوج رسیدن این جریان ادبی بزرگ سلویا بیچ که زنی آمریکایی بود تصمیم گرفت برای ادامه زندگی در پاریس بماند و با کمک‌های دوستش آدرین مونیه اولین کتابفروشی انگلیسی زبان پاریس را افتتاح کرد؛ کتابفروشی شکسپیر و شرکا... سیلویا به واسطه دوستی با آدرین مونیه با بسیاری از بزرگان ادبیات پاریس در اون روزگار دوست شد و از همان روزهای اول پای بزرگانی چون لاربو، آندره ژید ، دوامل ، فارگو ، رومن و خیلی‌های دیگر به شکسپیروشرکا باز شد... حدود یک سال بعد سروکله ارنست همینگوی جوان نیز پیدا شد و کمی بعد ملکم کاولی هم از راه رسید... تابستان ۱۹۲۰ جیمز جویس و ازرا پاند هم از انگلستان آمدند. در سال‌های بعد مک آلمن ، برایهر ، فورد مکس فورد ، فیتز جرالد ، پره وو ، تی‌ اس الیوت ، ساموئل بکت ، جرج انتایل ، بسکی سایه و خیلی‌های دیگر هم از راه رسیدند. و همه ی این‌ها در شکسپیر و شرکا به دور سیلویا بیچ جمع شدند و آثار درخشانی در ادبیات و هنر خلق کردند. بسیاری از افراد شهرت شکسپیر و شرکا را به دلیل حضور این نویسندگان بزرگ می‌دانند اما حقیقت برعکس این داستان است... این سیلویا بود که محفل و پناهگاهی امن برای حضور این نویسندگان و شاعران در شکسپیر و شرکا ایجاد کرد، او بدون هیچ چشم داشتی از هر استعدادی که احساس میکرد ارزشمند است حمایت می‌کرد و بسیاری از این نویسندگان و شاعران مدیون تلاش‌های سیلویا بیچ هستند همچون جیمز جویس که دقیقا زمانی که هیچکس حاضر نبود کتاب اولیس او را که یک شاهکار ادبی محسوب می‌شد، به این دلیل که محتوایش غیراخلاقی تشخیص داده شده بود چاپ کند، این سیلویا بیچ بود که به عنوان اولین کتاب انتشارات شکسپیروشرکا این کتاب را چاپ کرد. و بعد آنرا بین کتاب‌های شکسپیر بسته‌بندی می‌کرد و به انگلستان و امریکا می‌فرستاد. و تا ده سال بعدهم تنها ناشر اولیس بود. و یا همینگوی که بعد از همه ی حمایت‌های سیلویا حتی زمانی که یک نویسنده اسم و رسم دار شد باز این سیلویا بود که اولین آثار اورا ترجمه و در فرانسه و اروپا به فروش رساند.... این لیست متشکل از کتاب‌هایی است که به همان روزهای طلایی دهه ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ پاریس می‌پردازد... این لیست به روز خواهد شد...

91

یادداشت‌ها

          سال گذشته مجبور به رفتن به سفری نه چندان دلخواه شدم که بیشتر از یک ماه طول کشید. برای گرفتن زهر از این دلخواه نبودن سفر، و برای سنگین‌تر کردن دفترچه‌ی (غیر فیزیکی) نوشته‌هام تصمیم گرفتم مشاهداتم از کشوری جدید و مردمی متفاوت از خودم رو ثبت کنم. 

«پاریس فرانسه» از کتاب‌هایی بود که بدون قصد و برنامه‌ی قبلی سراغش رفتم. کتاب به من قرض داده شده بود و برای اینکه از سنگینی سایر کتاب‌هایی که در حال خوندنشون هستم کمی فاصله بگیرم شروعش کردم. از همون صفحات اول متوجه شدم باید این کتاب رو  قبل از سفرِ یک سال پیش می‌خوندم تا راه‌و‌رسم گفتن از زندگی در کشوری جدید رو درست از گرترود استاین یاد بگیرم. کتاب پاریس فرانسه روایت بازه‌ای از زندگی استاینه که در پاریس زندگی می‌کرده و شاهد تغییر دنیای سنتی قرن ۱۹ به سوی دنیای مدرن قرن ۲۰ام در قلب این ماجرا یعنی فرانسه بوده. اون از فرانسوی‌ها و اخلاقیات به خصوصشون، رابطه‌شون با مد، با واقعیت، با سنت، با هنرمند و نویسنده، با جنگ و با غذا حرف می‌زنه. و در این بین حواسش هست که تمامی این مواجهه‌ها از فیلتری به اسم «خارجی» یا دقیق‌تر «آمریکایی» بودن گذر می‌کنه. اون فرانسه رو نه از دیدی objective بلکه دقیقا از نگاه‌ زاویه‌دار یک آمریکایی بیان می‌کنه و اتفاقا همینه که مشاهدات اون رو خاص و ارزشمند می‌کنه. مشاهداتی که دقیق هستن و خبر از توجه به پدیده‌ها و روابطی می‌ده که شاید خیلی راحت از چشم دیگران پنهان بمونند. این توجه و دقت نه تنها خصوصیت یک نویسنده کاردرست که به نظر من قبل از اون، خصوصیت فردیه که تمام و کمال داره زندگی می‌کنه. هر‌ آنچه که در محیط بیرونی باهاش مواجه می‌شده رو درونی کرده و با نثر مخصوص به خودش اون رو نوشته. این نکته وقتی جالب‌تر می‌شه که زمانه‌ای که استاین، یک آمریکایی یهودی در فرانسه این کتاب رو می‌نویسه در نظر بگیریم. یعنی سال‌های ۱۹۳۹، اوایل شروع جنگ جهانی. خوندن این کتاب به صورت اتفاقی هم‌زمان شد با زندگی در روزهای پرتنش خاورمیانه و زندگی زیر سایه‌ی ترس و اضطراب از جنگ. استاین که نه تنها باید از جنگ مضطرب می‌بوده بلکه باید بابت یهودی‌ بودنش در اون سال‌ها ترسی دو چندان می‌داشته، در کمال تعجبِ من، طوری عمیق زندگی کرده و به جزئیات جنگ و زندگی در خلال اون توجه کرده و اون‌ها رو نوشته که من فقط غبطه خوردم و ازش مشق برداشتم. 

استاین برای من همیشه شخصیت جالبی بوده. زندگیش، تاثیرگذاریش در شکل‌گیری و تکامل جریان هنر مدرن قرن ۲۰، ارتباطاتش با نویسنده‌ها و هنرمندهای نامی و البته شعرهایی که می‌نوشته چیزهایی بودن که این فیگور رو برای من خاص کرده بودن. زن قدرتمند و تاثیرگذاری که جریان‌ساز بوده، هم در هنر و هم در نوشتار. خوندن این -تقریبا- زندگینامه، خوندن این سلوک تماشای آروم و دقیق و این عشق به زندگی از این آمریکایی، از این خارجی ساکن فرانسه در این روزها برام بی‌نهایت شیرین بود.
        

28

Parisaaa

Parisaaa

1404/2/21

          پاریس فرانسه کتابی است درباره ی زندگی‌ روزمره فرانسوی ها در قرن نوزدهم و همچنین ورود و رویکرد آنان به شروع قرن بیستم. جنگ و تاثیراتش، مد، تمدن و سنت در روزمرگی  فرانسه ی آن زمان از دید یک آمریکایی یهودی که سی سال تجربه ی زیسته در این کشور داشته. 
اما این کتاب واقعا محصول مشاهده ی عینی و تجربه ی زیسته ی واقعی در بطن فرانسه و در بین فرانسوی هاست. بنابراین تمامش را میشود حس کرد و عجیب که منش فرانسوی ها تا به امروز تغییر چندانی هم نکرده. اگر با فرانسوی ها در ارتباط باشید این را خیلی ملموس حس میکنید. 
از طرفی دیدگاه خود استاین به زندگی به عنوان یک مهاجر یهودی آمریکایی در آن زمان، بسیار توجه من رو جلب کرد که چقدر این زن زندگی را به سادگی زندگی کرده است و چقدر به زندگی وصل است. لحن ساده و خودمانی کتاب، در بحرانی ترین و پر اضطراب ترین شرایط اضطراب را از شما دور میکند و ممکن است این سوال رو برای شما ایجاد کند که آیا مگر زندگی غیر از روزمرگی ها و ارتباط عمیق با هر آنچه هست که داریم؟ 
آیا باید به جایی برسیم؟ دورانی را سپری کنیم؟ تا زندگی کرده باشیم؟
        

7

          اولا کتاب، اطلاعاتی درباره خود فرانسه به طور کلی نمی‌دهد و کل کتاب تحت تاثیر  شرایط جنگ جهانی دوم نوشته شده و اصلا کتاب را یک آمریکایی که 30 سال در فرانسه زندگی کرده نوشته. 
در اصل کتاب خیلی با نظر و سلیقه شخصی نویسنده مخلوط است. 
برای من  تا حدودی جذاب بود چون داشتم همزمان با فصل شکسپير و شرکا در کتاب خاطرات کتابی می‌خواندمش و خیلی به آشنا شدن با فضای آن زمان و شناخت نویسنده های هم عصر استاین در پاریس کمک کرد. 

خواستید اینم بخونید:
[ پاریس فرانسه خاطراتی است که به سبک «جریان سیال ذهن» نوشته شده است. این به عنوان دیدگاه شخصی گرترود استاین از فرانسه به عنوان یک کشور و مردم فرانسه تفسیر می شود.
در طول رمان، ایده فرانسوی بودن در فرانسه به شیوه ای خام، مطمئن و واقعی به خواننده منتقل می شود. به همین دلیل، برخی از منتقدان بر این باورند که این رمان قرار نبود به عنوان دیدگاهی کاملا دقیق از فرهنگ فرانسه نوشته شود.
استاین، دولت فرانسه را در چارچوب جنگ‌های گذشته و جنگ احتمالی قریب‌الوقوع و تأثیر جنگ بر فرانسوی‌ها و همچنین واکنش آرمانی/واقعی فرانسه به جنگ قرار می‌دهد. استاین حکایاتی را به یاد می آورد که به نظرش مربوط به موضوع مورد بحث است و هر کدام به داستان های حکایتی دیگری اشاره می کند که هدف و جایگاهی در پیشرفت رمان دارند.] 
        

14