آه💘 حدوداً ۱۱۰۰صفحه ماجراجوئیِ بینظیر توی علمِ ، آینده و فلسفهی وجود به بیانِ طنزِ فوقوالعاده و کمدیِ تاریک! مجموعهی بینظیرِ داگلاس آدامز که حدود پنجاه سال پیش نوشته شده و شاید تا اواسطِ این هزاره همچنان روایتِ ماجراجوییش یه روایتِ آیندهنگر باشه!!!
اگه احیاناً علاقهای به کتابا یا مستندهای
میچیو کاکو، برایان کاکس، استیون هاوکینگ یا مصاحبههای
ریچارد داوکینز دارید؛ حتما این رمان رو بخونید.
این کتاب شاید یخورده رادیکال قدم برداشته باشه توی انتخاب جامعهی مخاطب!
_چون واقعا برای درکِ بهترش ، حداقل به صورت عمومی و نظری باید سروکاری با علم و مستندای علمی داشته باشید.
ساختارِ خودِ کتاب، با توجه به جهانبینیِ احتمالیِ داگلاس آدامز، یه ساختارِ غیرِ خطی، پویا و درهمتنیدهست؛ که قطعا این ساختار مخاطبی که با این نظریات و جهانبینی ها آشنایی چندانی نداشته باشه رو کمی گیج میکنه.
_از طرفِ دیگه در طیف فلسفه و انسان شناسی و بررسی هدفِ بیهدف احتمالی، اما پویای هستی ؛ با به چالش کشیدنِ باورای روتین، باز جامعهی مخاطبش رو شاید محدودتر کنه... ولی مثلِ یه نسیمِ خنک به ذهن و تفکرِ تشکیکگِرا و محقق میشینه.
_یه نقدِ مستتر به ساختارهای قدرت (از قدرتهای ساده تا فرا ادراکی) داره توی متنش ، که فوقوالعاده و قابلِ تامله! حتی خودِ انتشاراتِ موردِ نظرِ توی متن داستان یه نماد از ساختارِ قدرته که اگه به حرفای "فورد" و نظرات خود نویسنده دربارش توجه بشه، یه سری نقدِ قابل تامل رو توش میبینیم... و حتی جدای به چالش کشیدنِ باورهای عرفی و ایمانی؛ ساختارِ مکاتب از کمونیسم و سوسیالیسم تا لیبرالیسم و امپریالیسم به ظرافتِ فوقوالعادهای نقد ، کوبیده و به سُخره گرفته میشن.
_طنزِ توی متن و روایت، با توجه به چند لایهای که بالا یادداشت کردم، به طرزی اعجاب آوره که فکر نمیکنم دیگه به همچین قلم و حتی جهانبینیای برخورد کنم توی آثارِ دیگه... حتی طنازیِ خالی و کمدیِ تاریک کاملا قابلِ تفکیکن توی متن و مرزِ مشخصی دارن.
این کتاب به من یه افقِ نگاهِ فوقوالعاده داد نسبت به جریانِ شخصی، و جریانِ هستی.