یکی از بهترین کتاب هایی که خوندم،. باهاش زیاد گریه کردم و نتونستم لحظه ای زمین بزارمش. میگن کتاب سمفونی مردگان رو باید دوبار خوند، بار اول برای اینکه بفهمی آخر داستان چی شد و بار دوم برای اینکه درک کنی عباس معروفی و آیدین و تک تک شخصیت های داستان میخواستن چی بگن بهت، ولی غم داستان به حدی زیاد بود که در توان نمیبینم دوباره برم سراغ این کتاب، لااقل تا زمانی خیلی دور که روحم التیام پیدا نکرده قرار نیست سراغ این کتاب برم.
داستان سمفونی مردگان طوریه که تو تک تک شخصیت ها رو میفهمی چه خوب چه بد، درکشون میکنی، احساسشون رو حس میکنی و نمیتونی کاملا متهمشون کنی!
توی هوای سرد و برفی و زیر پتو، لذت خوندنش هزار برابر میشه ولی حتی توی تابستون و هوای گرم سردی بعضی از صحنه هاش تا عمق استخونت نفوذ میکنه!
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.