معرفی کتاب سیاه مرگ اثر کورنلیا فونکه مترجم کتایون سلطانی

سیاه مرگ

سیاه مرگ

کورنلیا فونکه و 1 نفر دیگر
4.6
35 نفر |
14 یادداشت
جلد 3

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

4

خوانده‌ام

91

خواهم خواند

98

ناشر
افق
شابک
9789643698485
تعداد صفحات
804
تاریخ انتشار
1393/12/26

توضیحات

        مو از دنیای مرگ برگشته تا اشتباهش را در جان بخشیدن به حاکم ستمگر مارکله جبران کند. اگر موفق نشود، فساد و تباهی دنیای کتاب را فرا‌می‌گیرد و مگی دختر مو هم به کام مرگ می‌افتد. از آن طرف مارکله که به عمر ابدی دست پیدا کرده است سعی می‌کند با کمک ارفئوس، مو را نابود کند. همه باید تلاش کنند تا کتاب قدیمی را که مارکله به کمک آن عمر جاودانه یافته است به دست آورند. اگر فنوگلیوی پیر در آن کتاب کلماتی جاوید بنویسد، مارکله می‌میرد اما این کار دشوار است چون قدرت به دست مارکله است.
      

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

تعداد صفحه

25 صفحه در روز

تعداد صفحه

20 صفحه در روز

لیست‌های مرتبط به سیاه مرگ

نمایش همه
ارباب دزدهااژدهاسوارهزارتوی پن

به دنیای فونکه خوش آمدی🔮

6 کتاب

در دل کتاب، جادو نفس می‌کشد📜 وقتی که داستان، در را باز می‌کند... آن‌سوی کلمات دروازه‌ای از جوهر✒️ قصه‌ای از دل جوهر میان سایه‌ها و جوهر نجوای کتاب‌های زنده سفر به دنیایی که واقعی‌تر از خیال است... بعضی نویسنده‌ها فقط با کلمات نمی‌نویسن، با جادو نفس می‌کشن. کورنلیا فونکه یکی از اون نویسنده‌هاست. نه‌فقط قصه‌گو، بلکه خالق دنیاییه که وقتی پات بهش برسه، دیگه برگشتن ساده نیست... فونکه برای آدمایی می‌نویسه که به صدای ورق زدن کتاب گوش می‌دن، که باور دارن گاهی یک جمله می‌تونه دروازه‌ای به جهان دیگه باز کنه. یکی از همون جادوگرهای قصه‌گوئه. کسی که دنیاش پر از کتاب‌هایی‌یه که حرف می‌زنن، سایه‌هایی که پاورچین دنبال حقیقت میان، و قهرمان‌هایی که هیچ‌وقت اون‌طور که فکر می‌کنی، ساده نیستن. در دنیای او ، حتی خوندن یک کتاب ممکنه تو رو به درونش بکشه، یا کاری کنه که شخصیت‌هاش قدم به دنیای تو بذارن… و این، هم ترسناکه، هم قشنگ… هم واقعی‌تر از چیزی که فکر می‌کنی. تو قصه‌هاش، کتاب‌ها زنده‌ان، جوهرها نفس می‌کشن، سایه‌ها حرف می‌زنن و اژدهاها از دل نقاشی بیرون میان. اما هیچ داستانی بدون قهرمانش کامل نیست... اینجا دخترِ کنجکاوی هست که جرئت داره به دل خطر بزنه، مردی هست که کتاب‌ها رو نه فقط می‌خونه، بلکه باهاشون زندگی می‌کنه... دختری که نقاشی‌هاش به حرکت در‌میان و پسرکی که از دل سکوت، نوری به جهان می‌تابونه. شخصیت‌هایی که توی ذهن نمی‌مونن… توی قلبت ریشه می‌زنن. اگه از اون آدمایی هستی که: 🌌 با بوی کتاب کهنه دل‌تنگی می‌گیری، 🗝 هنوز ته قلبت منتظری یه روزی کسی بهت بگه «تو از یه دنیای دیگه‌ای»، 🌿 یا حس می‌کنی جادویی که گم شده، هنوز یه جایی توی واژه‌ها زنده‌ست… پس وقتشه دنیای فونکه رو کشف کنی.

11

شاه دزدایگرن شجاعاژدهاسوار

کورنلیا فونکه...🖋📚✨

11 کتاب

تمامی آثار کورنلیا فونکه در یک لیست ... *در قصر وحشت، در بهخوان موجود نبود* کورنلیا ماریا فونکه (به آلمانی: Cornelia Funke) نویسندهٔ آلمانی است. وی در ۱۰ دسامبر سال ۱۹۵۸ میلادی در شهر دورستن (Dorsten) آلمان زاده شد. از معروف‌ترین آثار وی سه‌گانه سیاه قلب او است که در سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۸ (۱۳۹۱ در ایران) منتشر شد. بسیاری از کتاب‌های او در حال حاضر به فارسی و انگلیسی ترجمه شده‌اند. ژانر اصلی نوشته‌های او فانتزی و ماجراجویانه است. خانم فونکه در حال حاضر در بورلی هیلز، کالیفرنیا (Beverly Hills, California) زندگی می‌کند. بیش از ۲۰ میلیون نسخه از کتاب‌های وی تا کنون در سراسر جهان به فروش رسیده. منبع:سایت ایران کتاب. پ.ن: این کتاب‌ها همه کتاب‌های ترجمه‌ شده‌ی این نویسنده هستند. اگر کتابی را می‌شناسید که از این نویسنده است و ترجمه نشده زیر لیست بگویید تا اضافه کنم. این نویسنده کتاب های ترجمه نشده ی زیادی دارد که برخی در بهخوان موجود نبودند.

26

پست‌های مرتبط به سیاه مرگ

یادداشت‌ها

دریا

دریا

1403/7/21

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          سومین کتاب از سه‌گانه‌ی فونکه، البته الان دیگه چهارگانه‌ست چون جلد چهارم هم داره میاد.

نمی‌دونم چرا خیلی مشتاق خوندن جلد چهارم نیستم. ایده‌های کورنلیا رو دوست دارم، دریافتی که از این مجموعه‌ش دارم اینه که قلم و کتاب به شمشیر پیروزند. هرچی جلوتر می‌ریم این ایده کمرنگ‌تر می‌شه.

جلد سوم تغییر و تحولات جالبی داشت ولی آخرش، مخصوصا تغییر احساس مگی رو اصلا دوست نداشتم. کلا با تغییر احساسات عاشقانه‌ی آدما توی کتابا صددرصد مخالفم، شاید هم دلیلش اینه که بد تصویرش می‌کنن. معمولا وقتی دو نفر همو دوست دارن، حتما یکی‌شون خیلی باید رفتاراش بد بشه تا اون یکی ازش زده بشه ولی این حالتو نمی‌تونن خوب درارن.

در کل دنیای فانتزی، همیشه جذابه، ولی الان که این سه کتابو خوندم، فکر می‌کنم بهتر بود ادامه‌ش نمی‌داد. همون سیاه‌دل، جلد اول، به تنهایی کفایت می‌کرد. برای من به شدت کتاب جذاب، هوشمندانه و پرکششی بود.

همین حسیه که درمورد دونده‌ی هزارتو هم داشتم. پایان‌بندی به شدت بد... هر کتابی، حتی فانتزی، یه جهان‌بینی، یه فلسفه‌ای خاص خودش داره، یا این کتاب مستثنا بود، یا من نفهمیدم چی می‌خواد بگه و تازه دو جلد چهار و پنجش که خیلی اضافی و بیخود بود. چرا وقتی تمام سرنوشت شخصیتا رو می‌دونیم، باید دلمون بخواد بفهمیم همه چی از کجا شروع شده بوده؟

وقتی این کتابا رو می‌خونم تازه به تبحر خانم رولینگ نازنین پی می‌برم. چند جلد کتاب نوشته که یک لحظه نمی‌شه زمینشون گذاشت و حتی نمی‌شه گفت یکی از دیگری جذاب‌تره. همه عالی. دقیق و درجه یک.

        

6