چاپ پنجاه و نهمش را خواندم و این یعنی نویسنده مزد زحماتش را گرفته ولی بیشتر از یکبار نمی شود رفت سراغش و این یعنی خیلی موفق نبوده. تا اتمام کتاب نشد با امام معصومی که نقش راوی را ایفا می کند نه فقط ارتباط که حس خوب بگیرم . حجم بالای اسامی افراد و قبائل، گیج کننده، کسل کننده و بی حاصل به نظر می رسید. گاها نیاز به توضیح و زیرنویسی از کلمه یا موضوعی احساس می کردم که جایش زیر صفحات خالی بود. برای فهم بعضی موضوعات نیاز بود خواننده اطلاعات قبلی داشته باشد واگرنه سردرگم شده از نیمه راه بر می گردد. حتی شیوه انتقال بعضی ماجراها (لااقل تا نیمه های کتاب) به نظرم ممکن است زمینه ی سوءبرداشت را فراهم کند؛ در زمان بیماری شفا، در گرسنگی مائده آسمانی ، در سختی ها امدادهای غیبی … خلاصه بدون پختن کلمات جمله های خامی را تحویلمان می دهد که بر دل نمی نشیند.