کتاب زایو کتاب جالبی بود که یک سال پیش به  پیشنهاد یکی از دوستان مطالعه کردم داستان و فضا چندان جدید نبود از همان ابتدا توانستم محیط را تصور کنم و زمان زیادی برای درک اوضاع نیاز نداشتم چون شاهد ویروس کرونا بوده ام البته ویرویس زایو بسیار مرگبار تر از کرونا بود.
این کتاب برعکس موضوعش شخصیت سازی ضعیفی داشت، و داستان به گونه ای بود که ابتدا مخاطب مجذوب داستان میشد اما ادامه آن طور که باید و شاید نبود و پایین تر از سطح توقعات قرار داشت.
به طور کلی کتاب مناسبی برای اوقات فراغت بود اما نه آن گونه که آن را خیلی خوب و جذاب بدانیم.
      

        خیلی کتاب جالبی بود و با بقیه کتابایی که خوندم متفاوت بود. البته من صفحات اول رو خیلی کند خوندم و نتونستم با داستان همراه بشم  و فکر کنم بیشتر به خاطر فضای نا آشنای کتاب بود. من کل کتاب زمانی که خونه تنها بودم خوندم و یه حس ترس وجودنم رو گرفته بود یعنی هر لحظه منتظر بودم آقای هاید بیاد پاشو بزاره از روم رد بشه🤦🏻‍♀️😁
      

        درود، به اولین یادداشت من خوش اومدید!
قبل از شروع هرچیز یک سوال از شما دارم، چه چیز باعث میشود یک کتاب به لیست مورد علاقه های شما اضافه شود؟
یک کتاب وقتی در قلب من جا باز میکند که بتوانم در آن غرق شوم و مطمئن شوم دنیای این کتاب جای فوق العاده ای برای خیال پردازی خواهد بود.
کتاب آرتین شبح کش یکی از آن کتاب هایی است که با دنیا و داستان جالبش هرکسی را مجذوب خود میکند،اما با این وجود به طور نا عادلانه ای به این کتاب ایرانی بی توجه ای شد.
این کتاب ژانر فانتزی دارد اما همزمان شما باید معمای یک قتل را حل کرده و از رمز راز های دهکده دوناری سر در بیاورید،اتفاقات این داستان حسابی ذهنتان را درگیر خواهد کرد و بعید میدانم بتوانید انتها و اسرار کتاب را حدس بزنید.
امیدوارم این یادداشت توانسته باشد شما را  به مطالعه این کتاب فانتزی ایرانی علاقه مند  کند.
پایان!