«انسان را میتوان نابود کرد، اما نمیتوان شکست داد.»
این یه جمله از دل کتابه، ولی برای من خلاصهی همهی حسهایی بود که موقع خوندن تجربه کردم.
پیرمرد و دریا برام فقط یه داستان ماهیگیری نبود، یه روایت واقعی از زندگی بود — از جنگیدن با سختیها، از تنهایی، از اون لحظههایی که انگار چیزی برات نمونده ولی باز ادامه میدی.
سانتیاگو برای من نماد امید و پایداری شد. با اینکه دست خالی برگشت، ولی توی چشم من قویترین و پیروزترین آدم داستان بود.
کتاب خیلی کوتاهه، ولی بسیار عمیقه.
واقعاً خوشحالم که خوندمش.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.