در طول تاریخ کشورمون، کمتر شاعری به اندازه حافظ در اعماق ذهن مردم نفوذ کرده و بخشی از فرهنگ جامعه شده.
وقتی که سخن از "حافظ" زدهمیشه؛ زمینه اختلافنظرهای متعدد و مختلف فراهم میشه که زمین تا آسمون با هم تفاوت دارن!
سالهاست که تعبیر عشق الهی و آسمانی از می و مطرب و... دستمایه طنزپردازی و شوخی شده!
اما کدامیک از تعابیر و تفاسیر از اشعار حافظ، ما رو به اعماق افکار این شاعر بزرگ میرسونه؟
ابتدا باید ببینیم حافظ کیه و چهجور آدمیه؟ دانشمند؟ عارف؟ ادیب؟ یا عیّاش؟ یا اینکه همه این موارد!؟
نظرات پژوهندگان مختلف درمورد حافظ چیه؟ سبک اشعار و افکار حافظ به کدام شعرا و عرفا نزدیک هست؟
اگر اشعار حافظ، عرفانی و آسمانی باشند، چه اطلاعاتی از عرفان رو باید داشته باشیم تا درک بهتری از اشعار او داشته باشیم؟
شهید مطهری در این کتاب به این سوالات و موضوعات دیگری در باب حافظ پاسخ میدن که خوندنش خالی از لطف نیست.
ایشون همچنین به عنوان پیشزمینه اطلاعاتی از "عرفان" _که لازمهی شناخت حافظ و اشعارش هست_ رو شرح میدن تا اشتباهی که دیگران کردن، تکرار نشه؛ به قول خودشون:"از وقتی که حافظ از دستِ همتیپهای خودش (عرفا) خارج شده و به دست ادبا و ادبیاتیها و بدتر به دست روزنامهنویسها افتاده، اصلاً مسخ شده و یک چیز دیگر است."
در نهایت، به نظرم برای کسایی که میخوان پژوهش درمورد حافظ رو شروع کنن یا کسایی که میخوان یه شناخت کلی و اجمالی درباره حافظ داشته باشن؛ کتاب بسیار خوبی هست.