فلسفه درد

فلسفه درد

فلسفه درد

3.7
12 نفر |
3 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

23

خواهم خواند

22

ناشر
نشر نو
شابک
9786004901338
تعداد صفحات
208
تاریخ انتشار
1399/11/6

توضیحات

        آرنه وتلسن بر آن است که «هم? ما در هر لحظه از زندگی مان در معرض درد هستیم؛ اما نه لزوماً به شکل واقعیتیسمج، بلکه به منزل? یک احتمال دائمی». فلسف? درد نگاهی تا?مل برانگیز است به جنبه ای ناگزیر از وضع بنیادین بشر. وتلسن در این کتاب به شکل های متنوعی از درد می پردازد؛ از جمله، دردی که به واسط? شکنجه بر انسان تحمیل می شود، درد بیماری، درد اضطراب، درد اندوه، درد خشونت و افسردگی. او ماهیت دو پهلوی درد را بررسی می کند: این که در زندگی روزمره همواره تلاش می کنیم از درد اجتناب  کنیم اما در عین حال، جستجوی درد برایمان شورانگیز است.وتلسن درد را در قلمروهای مختلفی از زندگی مدرن، از جمله خانواده و شغل، بررسی می کند.فلسف? درد با ایده هایی از متفکرانی همچون سورن کیرکگور، زیگموند فروید، ماکس هورکهایمر، تئودور آدورنو، آلیس میلر، سوزان سونتاگ و مِلانی کلاین همراه می شود، و این پرسش را مطرح می کند که تقدم با فکر است یا احساس.
      

لیست‌های مرتبط به فلسفه درد

فلسفه دردمولانا و حکایت رنج انسانفلسفه ای برای زندگی: رواقی زیستن در دنیای امروز

از رنج و درد و روزگار

6 کتاب

این دنیا طوری طراحی شده که تحت هیچ شرایطی خالی از رنج نیست . هر کاری کنیم گریزی از این نیست که چیزی آزارمون بده . ولی رنج همچین هم چیز بدی نیست که ما فکر می‌کنیم ، رنج حاوی معناست . اگر بخوام استعاری به قضیه بپردازم رنج همون بازکننده چشم سوم ماست ، چشم سومی که ما ما رو قادر به دیدن چیزهایی میکنه که همیشه در وجودمون و در محیط ، بین روابط روزمرمون و دیگر صحنه های زندگی بوده ، وجود داشته ولی ما قادر به دیدنشون نبودیم . درواقع یک موهبته ، که وجود ما رو صیقل میده ، جنسمون رو فولاد آبدیده میکنه . رنج متصل به هسته وجود ماست ، دل ما ، احساسات ما . رنج صورت های مختلف داره ، افسردگی ، فقدان یک عزیز ، دوری ، داغدیدگی ، خیانت و بدعهدی ، عشق ، ناملایمات روزگار ، بی معنایی ، فقدان غایت . گاهی رنج رو گذر روزگار بر ما تحمیل میکنه ، گاهی اشتباهات خودمون و گاهی خودمون برای رسیدن به هدفی رنج رو به خودمون تحمیل می‌کنیم . از طرفی گاهی رنج رو و درد رو با جسممون حس می‌کنیم ، گاهی با روح و روانمون ، ولی نوع دیگه ای از رنج هست که منشاش رو نمیشناسیم ، حتی ممکنه ندونیم که وجودمون فسرده و پژمردس و فقط دلمون خوشه به پوسته هایی از زندگیم . رنج به خودی خود مساله ای نیست ، مثل اشتباهات داوری در جریان مسابقه فوتبال . تنها مساله ای که هست رویکرد ما و برخورد ما با رنجه . زندگی من همه با رنج گذشت ، سترگ ترین و مردافکن ترینشون ، واسه همین خخخوب میشناسمش

11

یادداشت‌ها

همدردی با
          همدردی با درد

درد چیزی اجتناب‌ناپذیر است.
درد پدیده‌ای‌ست که ناگزیر در زندگی هر فردی هست و خواهد بود.
درد پدیده‌ای‌ست تک‌وجهی.
دردی که از برخورد چاقو با انگشتم احساس می‌کنم، تصویر کاملی از درد است.
درد همیشه منشأ بیرونی دارد.
درد پایان رنج است و آغاز لذت.

بله. اما…
بیایید بپرسیم درد چیست؟ شده است به چیستیِ چیزی که همیشه در معرضش هستید فکر کنید؟ چیزی که بخشی از تصورات و خاطرات و احساسات آدم با آن یا در مقابل آن شکل گرفته است، چیست؟ آیا درد همیشه چیزی منفی‌ست؟ یعنی چیزی که ذهن و تمام اجزای بدن انسان در برابرش بایستد و در جهت نابودی‌اش عمل کند. یا گاهی در فرهنگ‌های گوناگون ممکن است معنایی مثبت به خود بگیرد؟ آن‌چه امروز تصور رایج از درد است، در تعریف «سازمان بهداشت جهانی» از سلامتی منعکس شده است: «منظور از سلامتی، غیاب کامل درد و رنج است.» اثباتِ سلامتی، مبتنی بر نفیِ مطلق درد است، یعنی که بلندپروازانه‌ترین سطح برای سلامت بشر هنگامی محقق می‌شود که با درد ــ یا همان دشمن سلامتی ــ آن‌قدر مبارزه کنیم که از بیخ از بین برود. پزشکی مدرن هم به کمک این تلقی از درد آمده و زمینه‌ای به وجود آورده است که این رؤیا تا حد زیادی محقق شود. اگر درد آن چیزی‌ست که آزاردهنده است، پس بشر باید همهٔ توان و دانش خود را وقف از بین بردن آن کند. در این تعریف متعارف و همگانی، «لذت» نقطهٔ مقابل درد است. جایی که درد پایان می‌پذیرد، لذت آغاز می‌شود. اما کسی هم پیدا می‌شود که بگوید درد لزوماً همیشه چیزی منفی نیست و ما خیال نکنیم عقلش پارسنگ برداشته؟ آیا اگر بگوید درد ممکن است چیز خوبی باشد و چیز خوشایندی نیز در خود داشته باشد، در دم مسخره‌اش نمی‌کنیم؟ آرنه یوهان ویتِلسِن خطر کرده و در این کتاب ــ‌ با رعایت همهٔ جوانب و محدودیت‌ها ــ از این زاویه به «درد» نگاه کرده است. حالا اولین جملات این متن را نگاه کنید. نویسنده جای هر نقطه، علامت سؤال گذاشته است و کتاب را در پاسخ به این پرسش‌ها نوشته است:

درد چیزی اجتناب‌ناپذیر است؟
درد پدیده‌ای‌ست که ناگزیر در زندگی هر فردی هست و خواهد بود؟
درد پدیده‌ای‌ست تک‌وجهی؟
دردی که از برخورد چاقو با انگشتم احساس می‌کنم، تصویر کاملی از درد است؟
درد همیشه منشأ بیرونی دارد؟
درد پایان رنج است و آغاز لذت؟
اگر به‌جای نقطه علامت سؤال را ترجیح می‌دهید، به کتاب «فلسفهٔ درد» نگاهی بیندازید.
        

0