معرفی کتاب زندگی خوب و بسنده اثر آورام آلپرت مترجم نگار شاطریان

زندگی خوب و بسنده

زندگی خوب و بسنده

آورام آلپرت و 1 نفر دیگر
3.0
4 نفر |
3 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

7

خواهم خواند

9

ناشر
بیدگل
شابک
9786223131264
تعداد صفحات
372
تاریخ انتشار
_

توضیحات

        |      ما در جهانی زندگی می‌کنیم که یکسر حول برتری‌جویی می‌گردد. گویی همواره ناگزیریم در میان ثروتمندترین‌، قدرتمندترین‌ یا مشهورترین‌ افراد جایی برای خودمان بیابیم. این کتاب شرح می‌دهد که هیچ‌کس از این نظم اجتماعی رقابت‌محور نفعی نمی‌برد و زیستن راه‌ورسم دیگری هم دارد: زندگی خوب‌ و ‌بسنده برای همه.

|      آورام آلپرت نشان می‌دهد که دغدغة برتری‌جویی ما را دچار تنش و اضطراب بی‌وقفه می‌کند، به روابطمان آسیب می‌رساند، به نابرابری گستردة سیاسی و اقتصادی دامن می‌زند و محیط‌زیستمان را به ویرانی می‌کشاند. آلپرت توضیح می‌دهد که چطور می‌توانیم از جهان‌بینی برتری‌جویی دست بکشیم و جامعه‌ای بسازیم که در آن همه بتوانند شکوفا شوند و ببالند. وقتی کمتر درگیر رقابت با یکدیگریم، می‌توانیم معنا و هدفی تازه در زندگی بیابیم، نیازهای مادی و عاطفی‌مان برآورده می‌شود و از فراغت بیشتری در زندگی بهره می‌بریم. بااین‌همه، آلپرت آرمان‌شهری دروغین را وعده نمی‌دهد، بلکه تأکید می‌کند که زندگی هرگز نمی‌تواند بهتر از خوب ‌و‌ بسنده باشد، چون به‌ناگزیر همیشه با حوادث و مصیبت‌هایی مواجهیم که مهارشان از دستمان خارج است. بنابراین، دیگر نباید انسان‌ها را به دو دستۀ برندگان و بازندگان تقسیم کنیم و باید مطمئن شویم همه از منزلت و کفایت سهمی برابر ببرند. کتاب روشنگر و بحث‌برانگیز زندگی خوب ‌و ‌بسنده نشان می‌دهد که چطور می‌توانیم به‌جای اینکه در گیرودار رقابت نفس‌گیر برای رسیدن به رأس هرم یکدیگر را از میدان به‌در کنیم، با همکاری هم زندگی خوب‌ و‌ بسنده‌ای برای همه به ارمغان آوریم.

|      زندگی خوب‌ و ‌بسنده کتاب فوق‌العاده‌ای است. آلپرت با لحنی صمیمی و استدلال‌هایی نافذ و گیرا ثابت می‌کند تعهد نهادینه و اغلب ناگفته‌مان به برتری‌جویی مانع بهبود وضع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ما می‌شود. شاید آموختنِ طلبِ زندگی خوب و بسنده کلید تحول اجتماعی باشد.
      

یادداشت‌ها

زندگی خوب
          زندگی خوب و بسنده

چند وقت پیش داشتم یک ویدئو توی اینستاگرام می‌دیدم که طرف کل زندگی و شغل و خانواده و کشورش را رها کرده بود که برود مثلا تبت یا برود هند با هندوها هندوانه بخورد. من هم مثل همه‌ی آن چندهزارنفری که این ویدئو را نگاه کرده بودند و دست به دست چرخانده بودند، اولش توی دلم برایش کف زدم ولی بعد که کمی دقیق شدم فکر کردم چرا این قبیل ویدئوها،  پست‌ها، جملات و کلماتی که هلمان می‌دهند وسط یک آشوب این روزها اینقدر دست به دست می‌شوند و مورد علاقه‌اند.  آره تو یکبار زندگی می‌کنی،  از جات بلند شو برو سفر،  یک زندگی دیگه رو تجربه کن،  آزاد باش،  برقص،  مهاجرت کن،  شغلت رو عوض کن.  بدبخت تکراری کسل کننده خسته نشدی؟! 
 من هربار که اینها را از خودم می‌پرسیدم حس می‌کردم دنیایی از تخریب این وسط نادیده گرفته می‌شود.  مثلا همه فروغ را تحسین می‌کنند که فرزند یکساله‌اش را رها کرد که به شعر فکر کند،  ولی کامیار چی؟  چند وقت پیش که داشتم مستندش را می‌دیدم دیدم دست‌هایش می‌لرزد،  حسرت زندگی با مادرش حالا بعد از اینهمه سال هنوز در جانش تنوره می‌کشد و آشوبش می‌کند.  فروغ چی؟  آنهمه تروما و مریضی را بعد از این اتفاق تحمل کرد و حاصل رنجش شد اشعاری که حالا همه می‌خوانند و غش و ضعف می‌کنند. 
پشت همه‌ی رفتن‌ها پشت همه‌ی تو یکبار زندگی می‌کنی‌ها چه در لذت‌های تدخینی و نوشیدنی و چه در لذت‌های تنانه بخشی از تخریب هست که تو نمی‌بینی و شاید خیلی از ما هم کتمانش می‌کنیم که نه عیشمان را طیش کنیم نه پیش بقیه سرخورده به نظر برسیم. 
 در اغلب اوقات آدمهای تخریبگر و پیش رونده بیشتر تحسین می‌شوند تا کسانی که دلشان خواسته چیزی را بسازند و مانده‌اند.  کتاب درباره‌ی این بخش بسنده‌ی زندگی است که اغلب از چشممان دور می‌ماند.  آن قسمت خوشی‌های کوچک که اغلب نه توسط خودمان دیده می‌شوند و نه کسی به خاطرش تحسین‌مان می‌کند.
 این تفکر دنبال رویاهات برو و هر چی خواستی از دنیا بگیر چه چیزهایی را در جهان،  روابط، سیاست و اقتصاد و سیاره‌مان تخریب می‌کند؟  کتاب زندگی خوب و بسنده دقیقا درباره‌ی همین آسیب‌هاست که زیاده خواهی بشر به جهان اطرافمان می‌زند.  خواندنش در زمانه‌ای که مدام توسط رسانه‌ها،  بیلبوردها،  سیاست‌ها و جهان سرمایه‌داری به بیشتر خواستن و رد شدن از روی همه چیز تشویق می‌شویم بسیار لذت‌بخش و کارا خواهد بود

        

21