معرفی کتاب قزاقان اثر لی یف نیکالایویچ تولستوی مترجم مهدی مجاب

قزاقان

قزاقان

2.5
2 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

4

خواهم خواند

2

ناشر
نگاه
شابک
9789643516192
تعداد صفحات
343
تاریخ انتشار
1241/10/11

توضیحات

        کتاب قزاقان، رمانی نوشته ی لئو تولستوی است که اولین بار در سال 1863 منتشر شد. این رمان که اثری نیمه-خودزندگی نامه ای است، به داستان جوانی ثروتمند و ساکن مسکو به نام النین می پردازد که به ارتش روسیه می پیوندد و برای یافتن یک زندگی اصیل تر و حقیقی تر، به مناطق مرزی قفقاز سفر می کند. النین در حالی که تلاش می کند تا به زندگی سخت و مخاطره آمیز قزاق های محلی خو بگیرد، عاشق و شیفته ی دختری می شود که نامزدش، رقیبی بسیار سرسخت برای النین خواهد بود. رمان قزاقان، دربردارنده ی همان بینش های فلسفی عمیقی است که ویژگی برجسته ی شاهکارهای بعدی لئو تولستوی به حساب می آید و با ارائه ی داستانی جذاب و شخصیت هایی قابل همذات پنداری، بدون تردید تا مدت ها در ذهن مخاطبین باقی می ماند.
      

لیست‌های مرتبط به قزاقان

فهیم پورفهیم

فهیم پورفهیم

22 ساعت پیش

انسان چقدر زمین نیاز دارد؟چه باید کرد؟رستاخیز

تولستوی | تفاوت‌های اصلی تولستوی و داستایفسکی

18 کتاب

فرق بین تولستوی و داستایفسکی : 1. زاویه دید و موضوعات تولستوی: بیشتر به زندگی روزمره، طبیعت، خانواده و اخلاق عملی می‌پردازد. شخصیت‌هایش معمولاً درگیر انتخاب‌های اخلاقی و معنوی‌اند و تغییراتشان آرام و پیوسته است. نگاهش به زندگی واقع‌گرایانه و خاکی است. مثال: در سعادت زناشویی یا آنا کارنینا، بحران‌ها از دل عادی‌ترین روابط انسانی بیرون می‌آید. داستایفسکی: بیشتر به بحران‌های روانی، فلسفی و مذهبی علاقه دارد. شخصیت‌هایش در لبه‌ی پرتگاه قرار می‌گیرند، با شک و ایمان می‌جنگند، و گاهی تا مرز جنون می‌روند. نگاهش تند و شدید است. مثال: در جنایت و مکافات یا برادران کارامازوف، سؤال «خدا هست یا نه؟» یا «انسان حق کشتن دارد؟» در مرکز است. 2. نوع شخصیت‌پردازی تولستوی: شخصیت‌هاش معمولاً آدم‌هایی عادی هستند که در مسیر داستان کم‌کم رشد می‌کنند یا دچار تغییر می‌شوند. او مثل یک دوربین بی‌طرف زندگی آن‌ها را ثبت می‌کند. داستایفسکی: شخصیت‌هاش اغلب مرزی و افراطی هستند؛ یا بسیار پاک و قدیس‌گونه، یا در آستانه‌ی جنایت و فساد کامل. تغییراتشان ناگهانی و انفجاری است. 3. سبک نثر تولستوی: نثرش ساده، روان، و پر از جزئیات ملموس است. تو حس می‌کنی داری همراه با شخصیت‌ها نفس می‌کشی. داستایفسکی: نثرش پر از گفت‌وگوهای طولانی، کشمکش‌های درونی، و جملات فلسفی است. گاهی احساس می‌کنی وسط یک مناظره‌ی دینی یا روان‌شناختی هستی. 4. نگاه به عشق و خانواده تولستوی: خانواده و زندگی مشترک را هسته‌ی اصلی معنای زندگی می‌داند (حتی وقتی تراژدی می‌نویسد، مثل آنا کارنینا). داستایفسکی: عشق برایش بیشتر یک آزمایش روحی و معنوی است تا یک پناهگاه آرام. 5. حس بعد از خواندن تولستوی: بعد از خواندنش حس روشنی و فهم بهتر زندگی پیدا می‌کنی، حتی اگر پایان تلخ باشد. داستایفسکی: بعد از خواندنش حس می‌کنی درگیر یک جدال عمیق با خودت و جهان شده‌ای.

3

یادداشت‌ها