ماااا!
در حال خواندن
0
خواندهام
6
خواهم خواند
3
توضیحات
گاوِ داستان ما همین طور که داشت توی مزرعه قدم می زد، دید آقای کشاورز مزرعه، ماشینش رو همون جا پارک کرده و روی اون نوشته فروشی! گاو هیجان زده سوار ماشین شد و از تپه ها پایین رفت. ماااااا... یک دفعه سرعت گرفت و سرعت گرفت تا این که کنترل ماشین رو از دست داد و ناگهان بوووووم... .پ.ن: ماااا، کتابی بسیار خلاقانه و ایده پردازانه است. در این کتاب نوشته ی خاصی وجود ندارد و بار محتوایی کتاب بر دوش تصاویر گذاشته شده است. البته گاو داستان دیالوگ دارد ولی به غیر از ماااا (در اندازه ها و تعداد مختلف) چیز دیگری نمی گوید ، اما همین دیالوگ یک کلمه ای، ترس و احساس و تقاضای گاو را به خوبی نشان می دهد.
لیستهای مرتبط به ماااا!
یادداشتها
1402/3/9
0
1402/6/8
1