معرفی کتاب لبخندهای کشمشی یک خانواده خوشبخت اثر فرهاد حسن زاده

لبخندهای کشمشی یک خانواده خوشبخت

لبخندهای کشمشی یک خانواده خوشبخت

3.9
17 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

34

خواهم خواند

4

شابک
9786005225730
تعداد صفحات
48
تاریخ انتشار
1394/10/15

توضیحات

کتاب لبخندهای کشمشی یک خانواده خوشبخت، نویسنده فرهاد حسن زاده.

لیست‌های مرتبط به لبخندهای کشمشی یک خانواده خوشبخت

پست‌های مرتبط به لبخندهای کشمشی یک خانواده خوشبخت

یادداشت‌ها

          مجموعه داستان های طنز از نویسنده ی نوجوان فهم آقای حسن زاده. حالا چرا نوجوان فهم؟ وقتی آثار آقای حسن زاده رو مطالعه کنید و از اونطرف با قشر نوجوان هم سر و کار داشته باشید قشنگ درک می کنید که آقای حسن زاده چقدر اندیشه اش رو می تونه به نوجوان نزدیک کنه انقدر که گاهی احساس می کنید واقعا این کلام و تفکر یک نوجوانه!
اولین چیزی که از این مجموعه داستان توجهم رو جلب کرد لبخند های کشمشیه! اولش فکر می کردم چرا کشمشی؟ خیلی ذهنم درگیرش بود تا اینکه خیلی یهویی به این نتیجه رسیدم که به جای لبخند های نخودی از لبخندهای کشمشی استفاده شده و این یعنی طنز ماجرا از همین ابتدای کتاب شروع شد!
داستان اول که بنظرم بهترین داستان این کتابه ماجرای یک ناکامی پدر و فرزندیه. کلا از آثار حسن زاده نمی شه پیام خاصی انتظار داشت. اما در اکثر آثاری که خوندم ازشون همدلی نمایانه!
نوجوانی که با شخصیت داستان همدرد باشه به این نتیجه می رسه این بدبختی خیلی هم مانع زندگی نیستا می شه مثل این شخصیت باهاش زندگی کرد.
در داستان دوم:
که این داستان بنظرم خیلی روی هوش کلامی بچه ها کار کرد با تکیه به ضرب المثلهایی که داشت و نگاه عینی و ملموس و دقیق و موشکافانه
گاهی اوقات توجه رو جلب می کرد که واقعا چرا از این اصطلاح استفاده می شه.
من دورویی حاکم تو داستان رو دوست نداشتم تقریبا تمام اعضای خانواده سر همو کلاه گذاشتن و کارشون پیش رفت بدون هیچ مشکلی!
یعنی بعضی اوقات آقای حسن زاده می تونه بدآموزی هم داشته باشه.
و داستان روز جهانی زلزله
داستانی ساده و جالب و ملموس برای بچه هایی که احتمالا زیاد شاهد دعواهای بابا مامانشون هستند.
پیام داستان هم اینه که نباید زود قضاوت کرد حتی اگر همه ی شواهد می گه مثلا یکی دزده باز باید درصدی احتمال خطا رو براش در نظر گرفت مگر اینکه دلایل منطقیو قابل اثبات باشه
و اما داستان مورد علاقه ی من در این کتاب:
*یخچالی که سرما خورده بود*
همونطور که اسم این داستان مشخصه انگار قراره جور دیگه ای به موضوعات نگاه کنه، یک نگاه خلاقانه!
جانشینی نوسینده در این داستان خیلی جالب و تر و تمیزه. از شبیه سازی صدای یخچال کهنه به عطسه گرفته تا تشبیه موتور به قلب و ...
این جانشینی گاهی انقدر خوب انجام شده که احساس دلسوزی رو برای یخچال پیر و طرد شده بر می انگیزه.
در نهایت هم پایان داستان با نگاه متفاوت و همدلانه و خلاقانه بچه ها به پایان می رسه که حاصل درک زیاد اونها از شرایط پدر و مادره
خلاصه که علی رغم تمام باگ هایی که قلم آقای حسن زاده داره بنظرم و نقد هایی که بهش وارده  من قلم ایشونو خیلی دوست دارم.

        

13