مهمانهای ناخوانده
![مهمانهای ناخوانده](https://s3.ir-thr-at1.arvanstorage.com/top-readers-publishers/books/ed0ece34-4a6d-4a55-941c-8ba4ba4faef9.jpg)
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
33
خواهم خواند
2
در یک ده کوچک،پیرزنی زندگی میکرد. این پیرزن،یک حیاط داشت قد یک غربیل که یک درخت داشت قد یک چوب کبریت،پیرزن خوش قلب و مهربان بود،بچه ها خیلی دوستش داشتند. یک روز غروب،وقتی آفتاب از روی ده پرید و خانه ها تاریک شد، پیرزن چراغ را روشن کرد و گذاشت روی تاقچه چادرش را انداخت سرش،رفت دم در خانه که هوایی بخورد،آشنایی ببیند،دلش باز بشود...
یادداشتهای مرتبط به مهمانهای ناخوانده