معرفی کتاب خدا بودن سخت است اثر آرکادی بوریس استروگاتسکی مترجم هادی بهارلو

خدا بودن سخت است

خدا بودن سخت است

3.7
3 نفر |
3 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

6

خواهم خواند

11

شابک
9786222086640
تعداد صفحات
224
تاریخ انتشار
1398/7/17

توضیحات

        از بین آثار نگاشته شده توسط استروگاتسکی ها، رمان «خدا بودن سخت است» از جمل? محبوب ترین ها به شمار می روند.این اثر در دوران دشوار و پُرتنشی نوشته شد (سال 1964). باریس استروگاتسکی در سمیناری در ده? 1990 اذعان کرد که یکی از محرک های اصلی وی و برادرش برای نگارش این رمان، سخنرانی خروشچف در نمایشگاه مدرنیست ها در سالن مانژ مسکو بوده است.نیکیتا خروشچف، رهبر وقت اتحاد جماهیر شوروی،  در جریان بازدیدی از نمایشگاه پیشروها (آوانگاردها) در سال 1962 با حمله به هنرمندان و خطاب های بسیار تند و زننده به آنها، وضعیت هنر در جامع? آن روز را زیر سؤال برد و دستور توقیف بسیاری از فعالیت های هنری و اعمال سانسور بر آنهارا صادر کرد.تعبیر برادران استروگاتسکی از این وقایع به نوعی انتقام از نواستالین گرایان و خارج کردن آنها از صحنه بود و به گفت? باریس استروگاتسکی ازین وقایع به نوعی انتقام از نواستالین گرایان و خارج کردن آنها از صحنه بود و به گفت? باریس استروگاتسکی گواهی بود بر اینکه «کشور را گستاخان احمق و بی ذوق و استعدادی هدایت می کنند که دشمن فرهنگ و زیبایی هستند...»نتیج? این تنش ها کتابی بود که با خشم و انزجار نوشته شد؛ خشم و انزجاری که در همه جای کتاب به خوبی مشخص است.
      

پست‌های مرتبط به خدا بودن سخت است

یادداشت‌ها

          همدم روزهای آغازین دکتری بود، توی مترو، بی‌آرتی و بین کلاس‌ها. داستانی درباره یک مسئله مهم: «توسعه»
اگر شما هم به مناطق مختلف ایران سفر کرده باشید حتما برایتان ملموس بوده که برخی شهرها بسیار توسعه یافته‌تر از برخی دیگرند. برخی خیابان‌های مرتبی دارند، حمل و نقل عمومی منظمی و بازاری پررونق. خانه‌ها بسیار شیک است و مردم بسیار تعامل‌پذیرترند و فعالیت‌های گروهی متعددی دارند. کتابخانه‌های پررونقی در آن شهرها هست و کتابفروشی‌هایی اما برخی شهرها نقطه مقابل این توصیفات هستند؛ شهر بسیار گرفته و در هم است، تعداد کافه‌ها و سفره‌خانه‌ها زیاد است و نزاع‌ها شهری مکرر اتفاق می‌افتند. هیچ کتابفروشی در سطح شهر نیست و مردم به چیزهای دیگری جز دانش و کارهای اجتماعی مشغولند و تعامل با آن‌ها بسیار دشوار است.
من در شهری چنین بزرگ شدم ولی بعد همیشه برایم تفاوت شهرها سوال بود و اینکه چطور میشود شهرهای عقب‌مانده را توسعه داد. این داستان در واقع تلاشی برای پاسخ به همین سوال است و روایت تلاشی بیهوده و سرشار از عسرت برای توسعه جامعه‌ای عقب‌افتاده. البته شاید بتوان آن را توجیه استعمار نیز دانست اما من سعی میکنم خوشبین باشم و برای طرح سوالش دوست داشته باشم. شما هم اگر چنین سوالی دارید یا این سوال برایتان جذاب است فکر میکنم از خواندن این کتاب لذت ببرید.
        

15

          برادران استروگاتسکی (آرکادی و بوریس) از مهمترین نویسندگان روسی نیمهٔ دوم قرن بیستم و همچنین از مهمترین نویسندگان ادبیات علمی-خیالی در این برهه محسوب می‌شوند.
آثار برادران استروگاتسکی، که معمولاً در همکاریشان با یکدیگر خلق می‌شدند، به حیطهٔ ادبیات علمی-خیالی نرم تعلق دارند. علمی-خیالی نرم اصولاً به آن دسته از آثاری اطلاق می‌شود «که کمتر با علوم مهندسی و زیست شناسی و بیشتر با علوم انسانی سر و کار دارد. از این رو علمی تخیلی نرم، بیشتر روی داستان و شخصیت پردازی متمرکز است.» (۱)
فقط دو تا از آثار این نویسندگان به فارسی ترجمه شده، یکی «پیک‌نیک کنار جاده» که «آندری تارکوفسکی» فیلم معرکهٔ «استاکر، ۱۹۷۳» را بر اساس بخشی از آن ساخت. و یکی همین: خدا بودن سخت است.
اول از همه باید بگویم که چه عنوان جذابی! استروگاتسکی‌ها این رمان را در سال ۱۹۶۴ و در زمان حکومت «خروشچف»، در واکنش به برخی سیاست‌های محدودکنندهٔ او در قبال هنرمندان و آثار هنری نوشته‌اند. داستان که به دخالت زمینی‌ها در سیاست، علم و فرهنگ سیاره‌ای دوردست با تمدنی قرون‌ وسطایی می‌پردازد، استعاره‌ای از دخالت کشورهای توسعه‌یافته در امور کشورهای توسعه‌نیافته هم هست.
همانگونه که مترجم (هادی بهارلو) در مقدمه‌اش بر کتاب ذکر کرده، بخشی از جذابیت اثر فقط برای خود روس‌ها قابل درک است ولی از آنجا که دیکتاتوری، سانسور، اختناق، کودتا و دخالت کشورهای دیگر، هیچ‌گاه در کشورمان وجود نداشته، من با این موارد که در کتاب هم بودند، ارتباط برقرار نکردم!!!!!!!!!!!!
«خدا بودن سخت است» انگار خلاصهٔ یک رمان طولانی‌تر است، چون روایت و شخصیت‌پردازی‌اش اگرچه بد نیست، در حدی باقی می‌ماند و به اوجی که باید و شاید نمی‌رسد. اما این کتاب به خاطر فصل هشتمش و مخصوصاً صفحات پایانی این فصل، ارزش خواندن داشت. برادران استروگاتسکی در اینجا در قالب دیالوگ‌هایی بسیار جذاب، کمونیست‌ها و در برخی جاها لیبرالیست‌ها را، حسابی می‌شویند، خشک می‌کنند، اتو می‌زنند، تا می‌کنند و می‌گذارند کنار! 

۱. راهنمای خوره‌های ادبیات ژانری - جلد اول، گردآوری و ترجمه فربد آذسن، انتشارات پریان، صفحه ۱۱۴
        

25