معرفی کتاب مغناطیس سیاه: فرمان تاسیوس اثر محمدرضا نیرومند

مغناطیس سیاه: فرمان تاسیوس

مغناطیس سیاه: فرمان تاسیوس

محمدرضا نیرومند و 1 نفر دیگر
0.0 1 یادداشت
جلد 1

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

2

خواهم خواند

0

شابک
9786229089125
تعداد صفحات
312
تاریخ انتشار
1403/7/29

توضیحات

        درباره
در این جلد از مجموعه؛ شاهزاده‌ها متوجه راز بزرگی می‌شوند. اینکه یک جای کار فرمانروایی تارسیا که عمویشان پادشاه آن است می‌لنگد و در پی کشف حقیقت می‌افتند. در خلال این جستجو متوجه می‌شوند که دلیل همه دردها و رنج هایی که در سرزمین آنها وجود دارد، پوشیده شدن حقیقت توسط نیروهای تاریک است. چیزی که مرگ مشکوک پدرشان هم به آن مرتبط است. حالا زمان تصمیم‌گیری پارتاس، شاهزادۀ بزرگتر خانواده است که آیا فرصت ولیعهدی را رها کند و مسیری که پدرش در راه آن کشته شد را دنبال کند یا آنکه زندگیِ آرامش را به هم نریزد و آنطور زندگی کند که عمویش از او می‌خواهد.

معرفی
آیا تا به حال به این سؤال فکر کرده‌اید که حقیقت کجاست؟ چگونه می‌توان آن را جست و اصلاً یافتن آن در زندگی اهمیتی دارد یا نه؟ یا این سؤال که آیا چرخ‌دنده‌های جهانی که ما در آن زندگی می‌کنیم با حقیقت می‌چرخد یا با ضدحقیقت؟ مغناطیس سیاه، یک رمان فانتزی شش جلدی است که داستان سه شاهزادۀ نوجوان را روایت می‌کند که متوجه موضوع مهمی می‌شوند، اینکه حقیقت در سرزمینی که آنها زندگی می‌کنند پشت ابرها پنهان شده و تاریکی همه چیز را احاطه کرده است. آنها تصمیم می‌گیرند تا سفر پرخطر و دور و درازی را شروع کنند؛ پنج نشانِ نقشۀ زرین را کسب کنند و چراغ‌دان گمشده‌ای را بیابند که تنها کلید نجات آنها و سرزمینشان است. سفری که مسیرش از دل نیروهای خبیث تاریکی می‌گذرد و ممکن است به بهای جانشان تمام شود.
      

یادداشت‌ها

عین راء

عین راء

1404/1/16

          همه چیز کتاب بیش از حد خوب بود. فانتزی بودن کتاب. سرعت وقایع. نوجوانانه بودن. نقطه زنی. مفهوم داشتن. جذابیت. غیرقابل پیش بینی بودن. تعلیق. همه چیز! همین اول کار بگویم که بعد از خواندن آشباریا و خواندن این کتاب، واقعا مشتاق خواندن بقیه آثار نویسنده شدم و او را نویسنده ای زبردست دیدم. نمی دانم کتاب کار خود او به تنهایی ست یا یک تیم دارد این مسئله را پشتیبانی می کند، هر چه که هست، باید خدا قوت گفت.

داستان دقیقا برای قشر نوجوان است. با همان مختصات فانتزی پسندی نوجوانانه. یک گوشه کتاب البته قابلیت پیش بینی داشت ولی به جز آن یک گوشه، بقیه مطالب اصلا قابل پیش بینی نبود. حداقل برای من. و این غیرقابل پیش بینی بودن، فوق العاده کرده بود این اثر را.

نقطه کانونی مفهومی که کتاب بر آن تمرکز کرده بود، فوق العاده بود. زمانی که دیالوگ یک خطی یکی از شخصیت ها در مورد مفهوم مرکزی کتاب را خواندم، تازه فهمیدم نویسنده چه هوشمندی ای داشته. یک خط مقصودش را صریح گفت و رد شد و بعید می دانم خیلی ها متوجهش بشوند. نه اینکه مطلب سخت یا گم بود! نه. آن چنان بین مطالب دیگر پیچیده شده بود و روند داستان جذاب بود، که اصلا نمی فهمی کِی مطلب را به خوردت می دهند. 

آشباریا آموزش سواد رسانه به نوجوان بود و این کتاب، یک کتاب با اینکه سواد رسانه دارد اما معرفت شناسانه است بیشتر به گمانم. یعنی همه خصوصیات یک نوجوان مطلوب مثل شجاعت و پیگیری و ذکاوت و ... را برای شخصیت اول در نظر گرفته به علاوه ی روند داستان که به سمت واقع گرایی در حرکت است و از نسبی گرایی گریزان. 
مطالعه آن و معرفی آن به نوجوانان و بقیه سنین توصیه می شود.
        

0