اعترافات قدیس آگوستین

اعترافات قدیس آگوستین

اعترافات قدیس آگوستین

قدیس آگوستین و 2 نفر دیگر
4.3
3 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

7

خواهم خواند

14

شابک
9789645706273
تعداد صفحات
492
تاریخ انتشار
1380/4/18

توضیحات

        "اعترافات "کتابی است که "سنت آگوستین"، متفکر و فیلسوف ایتالیایی، آن را در قرن پنجم به رشته تحریر درآورده و طی آن احوال، افکار و دغدغه های خویش را بازگو  نموده است .وی ضمن اعتراف به گناهانی که در راس آن ها دوری از عشق به پروردگار  بوده است، خواننده را با تار و پود تاملات کلامی ـ فلسفی خویش آشنا می سازد .وی  در "اعترافات خود، عشق الهی را با تامل فلسفی درهم می آمیزد و هر نوع گناهی ـ هرچند بسیار خرد ـ را مستوجب خشم خدا می داند و مویه کنان طلب بخشایش می کند .شدت ندامت  او از برای گناهان کوچک، انسان را حیران می سازد، چرا که به هنگام نگارش  "اعترافات"، او اسقفی بلند مرتبه بوده است و همگان نیکی هایش را می ستایند . آگوستین در "اعترافات"، بی محابا علیه نفس خود اقامه دعوا می کند و در این راه  از رسوایی این جهانی ذره ای بیم به دل راه نمی دهد .آگوستین، وضوح ایمان را  مقدم بر عقل می داند .او می گوید ایمان می آورم تا بفهمم .فلسفه آگوستین به وام دار  فلسفه حکمت متاخر باستان و نیز وحی مسیحی است .روی هم رفته آگوستین گناه کاری  حرفه ای بود که پس از سی و دو سالگی به قدیسی عظیم الشان بدل گشت .اما رذایل او  هر چه که باشد با فضایلش تعدیل می شوند .در میان جذاب ترین بخش های این کتاب،  می توان از آن مطالبی یاد کرد، که درباره مادرش نگاشته است .آشکارا می توان دید  که او همواره فرزندی خوب و رئوف بوده زیرا در میان تمامی گناهانی که وی در کتاب  اعترافات، به آن اقرار می کند، بی مهری نسبت به دیگران ـ خصوصا والدین ـ دیده  نمی شود .در میان تمامی گناهانی که مایل بود بدان ها اقرار کند، یک گناه در دل  همه گناهان دیگر جای داشت و آن تبیین فلسفی از عالم و دوگانه دیدن توحید ـ خدای  شر و بدی ها و خدای خیر و نور که تحت تاثیر مانویان آن ها را آموخته بود ـ بود، که  همیشه خطر برگشت به آن را احساس می کرد .کتاب اعترافات در وهله نخست، اقرار  نگارنده است به گناهان و خطاهایش و در وهله دوم، معرفت او است به حقیقت و رحمت  پروردگار .عنوان کتاب، این هر دو غایت را که متمم یکدیگرند دربردارد .در وهله  سوم یعنی پس از رهایی از دام خطاها و دیدار حقیقت، قدیس آگوستین زبان به  ستایش خداوند می گشاید و لطف او را سپاس می گوید .او از اقرار به گناهان، به سوی  شهادت به ایمان، و از آن جا به جانب اعتراف به جلال پروردگار ره می سپارد .در  کلمات آغاز کتاب آگوستین می گوید" :کدام ستایش می تواند سزاوار جلال پروردگار  باشد ".
      

لیست‌های مرتبط به اعترافات قدیس آگوستین

پیش رویجامعه های ماقبل صنعتی: کالبدشکافی جهان پیشامدرنبرج سکوت

سیاهه‌ی دوصد

100 کتاب

15 سال پیش «سیاهه‌ی صدتایی رمان» را نوشتم. در این فاصله‌ی پانزده ساله بیش از هزار کتاب جدی خوانده‌ام که 920 تا را شماره زده‌ام و یادداشتی ولو کوتاه نوشته‌ام درباره‌شان. بارها از من خواسته‌اند که افزونه‌ای بزنم بر سیاهه‌ی صدتایی و مثلاً سیاهه‌ی دوم را بنویسم و من همیشه بهانه آورده‌ام که هر که صد رمان بخواند، خود در رمان قریب‌الاجتهاد است و ادامه را به سلیقه‌ی تربیت‌یافته‌ی خودش انتخاب خواهد کرد. فرار از مصاحبه با همشهری جوان و پیگیری‌های مداوم خانم حورا نژادصداقت باعث شد تا قبول کنم سیاهه‌ی جدیدی بنویسم. اما این سیاهه، سیاهه‌ی دوم نیست. حتا سیاهه‌ی رمان هم نیست. در حقیقت انتخابی‌ست از به‌ترین کتاب‌هایی که در این پانزده سال خوانده‌ام. می‌خواستم به ترتیب اهمیت باشند که این ترتیب هم رعایت نشد. بیش از بیست ساعت کار مفید و پنجاه ساعت کار غیرمفید به انتخاب آثار گذراندم و حاصل‌ش شد همین «سیاهه‌ی دو صد». اما توضیحی مهم راجع به «سیاهه‌ی دو صد». تنها به رمان نپرداخته‌ام، اما به یقین می‌گویم که هیچ عنوانی هرگز از مفهوم ادبیات تهی نیست در این سیاهه. اگر دقیق‌تر بنگریم و رمان را ادبیات تعلیق بدانیم، می‌توان گفت که آن‌چه در این سیاهه آمده است حتا در سرزمین‌های دوردست از مرزهای کشور رمان، تنه می‌زند به رمان. یعنی کتاب تاریخی و مقاله‌ی بلند و حتا متن‌نامه‌های مذهبی در این سیاهه تعلیق دارند و از منظر ادبیات به آن نگاه شده است. اصح و ادق این که رمان‌نویس ام‌روز نیاز به متونی دارد که پیکره‌ی داستان را نشان بگیرد؛ پیکره‌ای که دیگر نه شخصیت است و نه فضا و نه حتا درام؛ پیکره‌ای که ذات مفهومی رمان است... همه‌ی عناوین انتخاب شده با این پیکره هم‌راستاست. «سیاهه‌ی دوصد» سیاهه‌ای است از جنس ادبیات برای رمان‌نویس... ثلث‌ش حتما سلیقه‌ی من نگارنده است اما یحتمل دوسوم‌ش مشترک است در بسیاری نگاه‌ها... خوش‌حالی دیگری دارم که نمی‌توانم پنهان‌ش کنم. پانزده سال پیش وقتی سیاهه‌ی صدتایی رمان را می‌نوشتم، دربه‌در می‌گشتم دنبال مولف فارسی‌زبان و رمان فارسی و داستان ایرانی... کم از ده درصد، رمان و داستان داخلی یافتم... تازه آن هم با اغماض... و حالا نویسنده‌گان نیمی از آثار «سیاهه‌ی دو صد» فارسی‌زبان‌ند... رضا امیرخانی، 15 اردیبهشت 1397

109

پست‌های مرتبط به اعترافات قدیس آگوستین

یادداشت‌ها

زمان بی‌زم
          زمان بی‌زمانی

هستی در معرض فناست. هیچ چیز باقی نخواهد ماند، نه انسانی، نه شیئی، نه کتابی، نه قانونی. پس من که یک موجود فانی‌ام به چه چیز باید تکیه کنم و به چه امید داشته باشم؟ به یک موجود «جاودانه»؟ اما جاودانگی یعنی چه؟ یعنی دوام آوردن در طول زمان؟ یعنی تسلیم زمان نشدن؟ اما زمان چیست؟ آن چیزی که «وقتی کسی از من نمی‌پرسد می‌دانم چیست و وقتی کسی می‌پرسد نمی‌دانم»؟ من چگونه به این زمان دسترسی دارم؟ از طریق زندگی‌ای که زیسته‌ام و زمانی که بر من گذشته است؟ خودش است. باید با مرور روز به روز زندگی‌ام، با مرور آن‌چه به نام زندگی در حافظه‌ام نگه داشته‌ام، دریابم که زمان چیست. اما یک لحظه! چگونه می‌توانم این زندگی پنهانی و پر از گناه را در انظار عموم مرور کنم؟ مگر می‌شود مقابل چشم همگان، از گناهان وحشتناک و گمراهی‌های تکان‌دهنده‌ام با صدایی بلند سخن بگویم؟ نه. نمی‌شود. اما مگر پنهان‌کاری سودی هم دارد وقتی که خداوند حاضر در همه جا و ناظر بر همه چیز است؟ اگر خدا نیست که زندگی بر باد است و اگر هست، پنهان‌کاری معنایی ندارد. کار تمام است. مرور می‌کنم. همه را، با تمام گناهان و سرشکستگی‌ها مرور می‌کنم. در محضر خداوند، در مقابل خودش. بگذار این موجود جاودانه به اعترافاتم گوش فرا بسپارد. هر چه بادا باد…
اما من کیستم؟ این زندگی چیست؟ من که مدت‌هاست «برای خودم به مسئله‌ای بدل شده‌ام» باید از کجا شروع کنم؟ از پدر؟ مادر؟ جامعه؟ نه. از کتاب‌هایی که خوانده‌ام شروع می‌کنم. کتاب‌هایی که به زندگی‌ام شکل داده‌اند. از همان ابتدا هر چه بود از همین کتاب‌ها شروع شد. یافتم. کتابی می‌نویسم درباره‌ی زندگی‌ام که در عین حال کتابی درباره‌ی کتاب‌هاست. با مرور زندگی کتاب‌گونه‌ام خواهم فهمید که زمان چیست و اگر بفهمم زمان چیست، به راز جاودانگی پی خواهم برد. «اعترافات» شروع می‌شود.
نُه فصل اول اعترافات مرور زندگی شخصی آگوستین به روایت خود اوست. یک زندگی پرتب‌وتاب، گناه‌آلود و شگفت‌انگیز که در نهایت به تأملات فلسفی بی‌زمانی در مورد زمان و جاودانگی ختم خواهد شد. این یکی از تکان‌دهنده‌ترین و جذاب‌ترین کتاب‌های تاریخ فلسفه است. کتابی ادبی و داستانی که هنوز هم در بحث‌های مربوط به زمان، یکی از مراجع مهم فلاسفه است.
نسخه‌ی فارسی اعترافات با ترجمه‌ی خوب سایه میثمی و ویراستاری مصطفی ملکیان، نسخه‌ای جذاب و خواندنی است که توانسته تا حدود زیادی تب و تاب و زیبایی نسخه‌ی اصلی را منتقل کند.
        

0