مجموعه داستان دلتورا رمانی بود که باهاش کتاب خون شدم
شاید به خاطر این باشه که این کتابو توی سن راهنمایی خوندم شایدم دلیلش قوی بودن قلم نویسنده باشه ولی بهترین مجموعه ای بود که خودم هیجانی که باهاش حس مردم با هیچ رمانی نداشتم
بین سه مجموعه دلتورا به نظرم اولین مجموعه یعنی در جستجوی دلتورا از همه بهتر بود سرجلد اخرش اینقد برگام ریخت ک نمیتونم بگم عالی بود🤌🏻
        

          یادداشت این مجموعه را برای کل مجموعه "سرزمین سایه‌های دلتورا" نوشته‌ام.
        

          این کتاب اولش خیلی رو مخ و اعصاب خوردکن شد نمیدونم چرا انقد شخصیت لیف یهو تغییر کرد انگار خودش نبود
تصمیم ازدواج بیخود و یهوییش خیلی به نظرم مسخره بود کاش تو جلدای بعد درست بشه ولی غیر از این بقیه داستان که شروع دوباره ی سفر لیف و باردا و جاسمین بودو خیلی دوست داشتم انگار دوباره کتاب انرژی جدید گرفت 
        

          خیلی وقت بود این مجموعه  رو کنار گذاشته بودم بخاطر اینکه درگیر کتاب های دیگه شدم و الان خیلی خوشحالم دوباره این مجموعه رو شروع کردم اولا منو یاد وقت هایی می انداخت که توی مدرسه بودم زنگ ورزش تنها توی کلاس رو صندلی دراز کشیده بود داشتم با لذت می خوندمش یا وقتی زنگ فارسی بود کنار دوستام نشسته بودم داشتم  میخوندمش   خلاصه من با مجموعه اول در جست و جوی دلتورا زندگی کردم 🥲🥺
        

          شاهکار