معرفی کتاب فواره گنجشک ها: زندگی امام جعفرصادق (ع) اثر محمود پوروهاب

فواره گنجشک ها: زندگی امام جعفرصادق (ع)

فواره گنجشک ها: زندگی امام جعفرصادق (ع)

4.1
16 نفر |
4 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

38

خواهم خواند

10

شابک
9789649733746
تعداد صفحات
134
تاریخ انتشار
1398/8/6

توضیحات

کتاب فواره گنجشک ها: زندگی امام جعفرصادق (ع)، نویسنده محمود پوروهاب.

لیست‌های مرتبط به فواره گنجشک ها: زندگی امام جعفرصادق (ع)

به امین بگو دوستش دارمبانوی عاشق: روایتی داستانی از بانو خدیجه (ع)ناتا

تاریخ اسلام و تشیع

18 کتاب

۱۸ کتاب که با مطالعهٔ آنان، سفری به تاریخ اسلام و تشیع خواهیم داشت. شاهد تولد حضرت محمد(ص) و سپس یتیم شدنش خواهیم بود. او را در آغوش ابوطالب و فاطمه بنت اسد نوازش میکنیم و وقتی جوان شد، دستش را در دست بانو خدیجه(س) خواهیم گذاشت. کمی بعد به رسالتش ایمان میاوریم. ظهور اسلام را به چشم خویش خواهیم دید و دشمنی مشرکان مکه با پیامبر را شاهد خواهیم بود. در فراق بانو خدیجه(س) اشک میریزیم و دختر او و پیامبر، حضرت فاطمه زهرا(س) را دلداری خواهیم داد. مسلمانان را تا مدینه همراهی خواهیم کرد و پرچم اسلام را روز به روز بالاتر خواهیم برد. مکه را فتح و در غدیر خم با حضرت علی(ع) بیعت خواهیم کرد. در داغ پیامبر میگریم و هنوز داغدار پیامبریم که داغ دخترشان را بر دلمان خواهند گذاشت. عهدشکنی مسلمانان را میبینیم و خلافت غاصبان را شاهد خواهیم بود. میبینیم که اسلام دارد از راه منحرف میشود اما کاری نمیتوانیم بکنیم. سرانجام حق به حق دار میرسد. با حضرت علی(ع) همراه میشویم در حکومت بی همتایش. در صفین کنار حضرت خواهیم بود اما حق باز به ناحق میرسد و معاویه حاکم مسلمانان میشود. گلچین روزگار خیلی زود گل های دیگرش را هم میچیند. هنوز داغ حضرت علی(ع) را دوام نیاورده، امام حسن(ع) را هم با زهر جعده از دست خواهیم داد. جنایت کربلا را خواهیم دید و مسمومیت هریک از امامانمان را به دست امویان و عباسیان شاهد خواهیم بود. سرانجام به سامرا میرویم و این تاریخ پر فراز و نشیب را با شهادت امام یازدهم و غیبت امام دوازدهم به پایان میرسانیم.

20

یادداشت‌ها

sin_alef

sin_alef

1403/12/29

          سُدیر سر به زیر افکند و در فکر فرو رفت. این اولین بار نبود که امام به انقلابیون جواب رد می‌داد.
هر از گاه نامه‌هایی از مخالفان حکومت می‌رسید.
به یاد آورد روزی را که نماینده‌ی ابومسلم نامه‌ای از طرف او آورده بود و از امام خواسته بود رهبری قیام را بر عهده بگیرد. ابومسلم در نامه‌اش نوشته بود:
"'همانا من آشکار سخن گفتم و مردم را به دوستی اهل بیت فراخواندم. پس اگر دوست داری کسی بهتر از شما نیست..."
و امام به نماینده‌اش گفته بود:
«نه! بگو زمانه، زمانه‌ی من نیست [ هنوز زمان قیام ما فرا نرسیده].»
امام نگاهی به دوستش سُدیر کرد سعی کرد به او بفهماند که زمان، زمانه‌ی آرامش است. پس با صدایی آرام و مهربان گفت: «تبلیغ گران ساکتی برای ما
باشید!»
- سرورم چگونه با خاموشی می‌توان تبلیغ کرد؟
- از خداوند پیروی کنید. با مردم با صداقت و عدالت رفتار کنید. امانت‌ها را پس دهید، امر به نیکی و جلوگیری از زشتی کنید تا مردم جز خوبی از شما نبینند. هرگاه شما را چنین ببینند ارزش آن چه ما داریم، خواهند دانست و به‌ سوی ما می‌آیند
.
پ‌ن) زندگی داستانی #امام_جعفر_صادق_علیه‌السلام
و روایت سی‌و دو داستان کوتاه .
برخی از ماجراها برامون آشنا هستن و برخی رو هرگز نشنیده بودیم.قشنگ بود 👌
.
پ‌ن) اگه با برخی ائمه انس نداریم و ویژه باهاشون ارتباط نگرفتیم و کم راجع‌بهشون میدونیم؛
در واقع به خودمون ظلم کردیم!
و خب اولین قدم برای این ارتباط 
معرفت هست، مطالعه هست...
که همانا معرفت، #محبت میاره.


#فواره_گنجشک‌ها
 #محمود_پوروهاب
#نشر_جمکران
        

0