می شناسمت

می شناسمت

می شناسمت

4.8
2 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

2

خواهم خواند

0

کتاب می شناسمت، شاعر محمد غلامی.

یادداشت‌های مرتبط به می شناسمت

            کتاب «می شناسمت» در نگاه اول از حیث تعداد اشعار توجه مخاطب را به خود جلب می کند. در روزگاری که در بهترین حالت با سی الی سی و پنج قطعه شعر مجموعه مستقل منتشر میشود تعداد بالای این مجموعه به چشم می اید. تنوع قالب ها در این کتاب به 4 قالب متفاوت غزل، مثنوی، چهارپاره و رباعی میرسد که در صفحه چینی کتاب  از هم جدا شده اند. 
غزل های محمد غلامی از حیث محتوا پربار است و با توجه به هویت مستقل هر بیت ، به سبک هندی پهلو میزند. تلمیح در این مجموعه به کررات مورد استفاده قرار گرفته است و بیشترین تلمیحات هم مربوط به استفاده شاعر از مضامین تلمیحی یوسف و زلیخا است. عشق و عاشقی دو مضمون پر بسامد در این مجموعه غزل هستند که شاعر از جنبه های گوناگونی مثل اشتیاق و دعا و انتظار به آنها پرداخته است. تصویرسازی های حاکی از رضایت شاعر از حضور عشق در زندگی اش هم با ادبیات و ساخت های مختلف بارها در کتاب تکرار شده و از این نظر میتوان کتاب را کتابی درباره عشق دانست. 
محمد غلامی در اشعار این کتاب از وزن های متنوع و متعددی بهره برده است و حتی سراغ یکی دو وزن کم استفاده و مهجور شعر فارسی هم رفته است: 
فعولن فعولن فعولن فعولن فعولن فعولن / مستفعلن فاعلات مستفعلن فاعلاتن/ مستفعل فاعلات فعلن 
بیشتر ردیف های استفاده شده در مجموعه غزل می‌شناسمت ردیف های فعلی هستند. واژگان استفاده شده در این اشعار هم گاه به اندازه « پس وقت تان را بیشتر از این نمیگیرم» محاوره و عامیانه است و گاه به اندازه اشراق و فصاحت و منهاج، از زبان غالب غزل ها یک پله فاخرتر است. 
در بین قوافی استفاده شده در کتاب به قافیه سماعی هم برمیخوریم (آغاز پرواز راز الفاظ) . اشعار و ابیات زیادی در این مجموعه غزل هم هستند که مهندسی شده بودن شان قابل تشخیص است یعنی از فرمول های ساختاری نوشتار برای نوشتن شان استفاده شده است (کل غزل صفحه 22 و برای مثال این مصرعش: دردآشنایی نیست جز دردآشنای هیچ کس).
هست و است در این مجموعه بارها به جای هم استفاده شده اند و قافیه تکراری هم در چند غزل مجموعه به چشم میخورد.
          

2