موسی و یکتاپرستی

موسی و یکتاپرستی

موسی و یکتاپرستی

زیگموند فروید و 2 نفر دیگر
3.8
5 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

15

خواهم خواند

9

موسی و یکتاپرستی نمودار واپسین کوشش نظریِ مخاطره آمیز و گران قدر فروید بود برای تبیین همه ی جنبه های تلاش و رفتار بشری در چارچوب یک نظام فکری که در وهله ی اول از بطن روشی درمانی برای معالجه ی بیماران روان نژند زاده شد. این تلاش از جهاتی بی فرجام بود ولی از آن جا که شکست ها و ناکامی های انسان های بزرگ به نوبه ی خود شکست هایی بزرگ و بالمآل شرط لازم برای رسیدن به پیروزی های بزرگ تر است، بازخوانی و واخوانیِ واپسین شکست شکوهمند یکی از خلاق ترین، جسورترین و مؤثرترین ذهن های تاریخ بشر، نه تنها جذاب بلکه واجب است.زیگموند فروید که به عنوان بنیان گذار علم روانکاوی از او یاد می شود در ششم ماه مه 1856 در شهر فریبرگ جمهوری چک متولد شد. از همان سال های نخست سطح بالایی از هوش را نشان داد که والدین او به پرورش آن کمک کردند. او یک سال زودتر از معمول وارد دبیرستان شد و اغلب شاگرد اول بود. او که زبان آلمانی و عبری را به راحتی صحبت می کرد در مدرسه بر زبان های لاتین ، یونانی، فرانسوی و انگلیسی تسلط پیدا کرد و ایتالیایی و اسپانیایی را نیز خودش یاد گرفت و هنگامی که زمان انتخاب شغل فرارسید، در میان مشاغل معدودی که در وین برای یک یهودی گشوده بود، وی پزشکی را برگزید. او در سال 1881 به دریافت درجه دکتری نایل شد و به عنوان متخصص بالینی اعصاب به کار پرداخت. فروید در ایجاد روانکاوی و روش های بالینی برای روبرو شدن با علم آسیب شناسی روانی از طریق گفتگو بین بیمار و روانکاو تکنیک هایی مثل استفاده از تداعی آزاد و کشف انتقال و همچنین فرایند تحلیلی روانشناسی را ارائه کرد. بازتعریف فروید از تمایلات جنسی که شامل اشکال نوزادی هم می شد به او اجازه داد که عقده ادیپ را به عنوان اصل مرکزی نظریه روانکاوی درآورد. تجزیه و تحلیل او از خود و رؤیاهای بیمارانش به عنوان یک آرزوی تحقق یافته او را به یک مدل برای تجزیه و تحلیل علائم بالینی و سازکار سرکوب رساند و برای بسط نظریه ی خود مبنی بر این که ناخودآگاه یک مرکز برای ایجاد اختلال در خودآگاه است از آن استفاده کرد. فروید وجود لیبیدو را قطعی می دانست و باور داشت لیبیدو با مرگ می جنگد و می کوشد انسان را در هر زمینه به پیروزی برساند. در 1895 فروید و بروئر پژوهش هایی درباره هیستری را منتشر کردند که اغلب نقطه آغاز رسمی روانکاوی تلقی می شود. در سال 1909فروید از جامعه روان شناسی امریکا قدردانی رسمی دریافت کرد. از او برای یک رشته سخنرانی دعوت شد که در آن جا به او درجه ی دکترای افتخاری اهدا کردند. در طول سال های 1920 و 1930 که فروید به اوج موفقیت خود رسیده بود، به سرطان دهان مبتلا شد و سلامتی او شروع به تحلیل رفتن کرد. اما او تا آخرین روزهای زندگی اش به کار ادامه داد. در اواخر سپتامبر 1939 او از پزشک خود ماکس شور خواست که اجازه ندهد بیش از آن رنج بکشد. بدین ترتیب طی روزهای بعد، پس از دریافت سه مرتبه مرفین سرانجام در 23 سپتامبر 1939 در لندن از دنیا رفت.نشر نی کتاب های «روان شناسی توده ای و تحلیل اگو»، «موسی و یکتاپرستی»، «کودکی را می زنند» اثر فروید و کتاب های «واژگان فروید» اثر پل لوران اسون و «چگونه فروید بخوانیم» اثر جاش کوهن را منتشر کرده است.

یادداشت‌های مرتبط به موسی و یکتاپرستی

فروید: اقت
          فروید: اقتصاد لیبیدویی و الاهیات سیاسی

کمتر آموزه‌ای در تاریخ بشر به اندازه‌ی «توحید» در شکل‌دادن به آنچه تمدن بشری می‌خوانیم نقش داشته‌ است. اما خود این مفهوم از کجا آمده است؟ این کتاب کوتاه و شگفت‌انگیز فروید، کوششی هیجان‌انگیز است برای پاسخ‌گفتن به این معما. این کتابی است که نخستین بار اقتصاد لیبیدویی را به الاهیات سیاسی پیوند می‌زند. و هم‌زمان شاید هیچ‌کدام از آراء جنجال‌برانگیز فروید به‌اندازه‌ی تفسیر او از تکوین تاریخی مفهوم توحید همگان را برآشفته نکرده باشد. برای درک میزان جنجالی که فروید به پا می‌کند کافی است فقط نخستین ادعای او را در نظر بگیرید: موسیٰ اصلاً فردی یهودی نبود بلکه مصری بود. او کاهنی مصری بود از پرستندگان خدای خورشید که در پی برآمدن آمنحوتپ که مخالف این دین بود، از دربار گریخت. موسیٰ دینی داشت و برای آن مردمی می‌جست، و این مردم را در میان یهودیان یافت. به‌عبارت دیگر، کتاب فروید کتابی است به‌معنای دقیق کلمه در حوزه‌ی الاهیات سیاسی، که می‌پرسد: چگونه یک آموزه‌ی الاهیاتی یک مردم را خلق می‌کند؟ کتاب مختصر فروید موضوعی عظیم دارد: نسبت روانکاوی با الاهیات سیاسی چیست؟ و بار دیگر فروید تئوری بنیادین خود راجع به توتم و تابو را اینجا به شکل شگفتی به کار می‌بندد: خدا همان پدر مقتولی است که پسران علیه او شوریدند و سپس از قتل او احساس گناه کردند و در نتیجه، این فعل حرام بنیان تأسیس امر مقدس قرار گرفت. این احساس گناه اما به این سادگی پاک نشد (چنان که منطق بازخرید گناهان از دورترین خاطره‌ی الاهیاتی بشر تا نزدیک‌ترین تصور اقتصادی یعنی کاپیتالیسم دوام آورده است). و احساس گناه دقیقاً همان نتیجه‌ای را برای تاریخ بشر داشت که برای یک فرد دارد: از نقطه‌ای به بعد، انسان‌ها هر رنجی را دالّ بر جایگاه متعال خویش دانستند: ما رنج می‌کشیم چون برگزیده هستیم. اما از این احساس برگزیده‌بودن تنها یک گام لازم بود تا به تلقی مسیحی بازخرید گناهان برسیم: مسیحیت با واژگون‌کردن این نسبت، درواقع انتقامی بود که مصر از آخناتون گرفت و به‌جای موسای پدر، عیسای پسر را بدل به خدا کرد. این کتاب جایگاه مهمی در تحول اندیشه‌ی فروید دارد چرا که یکی از مهم‌ترین تلاش‌های اوست برای به‌کاربستن روانکاوی نه در روابط فردی، که در ساحت امر سیاسی و اجتماعی.
        

0