یه داستان خوندنی و جذاب که همزمان دو روایت رو بازگو می‌کنه. داستان روال خیلی خوبی داره و با اینکه حجم کتاب زیاده، اصلاً خسته‌کننده نیست. داستان به طور همزمان توی دو زمان مختلف روایت میشه. یکی توی سال 2018 و از زبان دختری به نام مورگان که به خاطر گردن گرفتن اشتباه نامزش توی زندانه و داستان دیگه توی سال 1940 که زندگی نقاش جوونی به نام آنا رو روایت می‌کنه. 
این دو شخصیت، توسط یه نقاشی بهم مربوط میشن‌. نقاشی که آنا برای دیوار اداره پست کشیده بوده ولی به دلایل نامعلوم هرگز نصب نشده و سال‌ها بعد، مورگانا به ازای آزادیش، باید اون نقاشی رو مرمت و برای نمایش عموم آماده کنه. 
مورگانا که از هر فرصتی برای آزاد شدن از زندان استقبال می‌کنه، این مسئولیت رو می‌پذیره اما همزمان با پیش رفتن کار، متوجه میشه سرنخ‌هایی توی نقاشی آنا وجود داره. سرنخ‌هایی که شاید توی ناپدید شدنش نقش داشته باشه.
سرنخ‌های توی نقاشی چیه؟ آیا مورگان میتونه تا قبل از موعد مقرر، کار رو به اتمام برسونه؟ ایا می‌تونه به کمک این سرنخ‌ها، راز ناپدید شدن آنا رو کشف کنه؟
امتیاز در گودریدز: 4.14