📘: یونگ جو، زندگی گذشته‌اش را رها کرده و حالا در محله‌ای آرام، یک کتابفروشی را می‌گرداند. او به چشم شغل رویاییش به این کار نگاه‌ می‌کند، اما کم کم متوجه می‌شود که اداره کتابفروشی تنها فروختن کتاب نیست و چیزی فراتر از آن منتظرش است...

📘: خب خب، این کتاب را می‌شود در دسته‌ی کتاب‌های حال خوب کن و کتاب‌های درباره‌ی کتاب گذاشت. به شخصه عاشق کتاب‌های درباره کتاب هستم و یک لیست بلند بالا از این کتاب‌ها دارم که امیدوارم به زودی نوبتشان بشود🫠. 

درگیری‌های یونگ جو با زندگی روزمره‌اش و همینطور گذشته‌اش، بخش مهمی از داستان را شامل می‌شود. ولی نباید فکر کنید که قرار است فقط درباره یونگ جو بخوانیم. کتاب آدم‌هایی را روایت می‌کند که گذرشان به کتابفروشی می‌افتد و با یونگ جو در ارتباطن، آدم‌هایی که دنبال رویاهایشان یا مفهوم واقعی زندگی می‌گردند یا سر دوراهی تصمیم‌گیری مانده‌اند و کتاب‌فروشی هیونام‌دونگ به نوعی بهشان کمک می‌کند.

خلاصه با یک کتاب آرام و ملیح طرف هستید که می‌تواند برای مواقعی که می‌خواهید ریلکس کنید مناسب باشد.😇

پ.ن: به دیدار من اگر می‌آیید با بوکمارک بیایید. کتاب گرون شده، انقدر دیگه توقع ندارم ازتون🤪😅
        

          این داستان، داستان زندگی‌های مختلفی بود. داستان افرادی که بعضی از موفقیت نا امید بودن و خودشون رو سرزنش میکردن، بعضی که از وضعیت خود راضی نبودن و بعضی که نمی‌دونستن که دقیقا چه چیزی از زندگی می‌خوان. 
این کتاب مجموعه‌ای از درس‌های زندگی و حس خوبی بود که بین جملات و کلمات جا گرفته بودن. 
کتابفروشی هیونام دونگ برای من به یه پناهگاه کوچیک تبدیل شده بود؛ حسی که نویسنده امیدوار بود به خواننده بده.  
اگه کتابی میخواین که برای یه مدت بهتون آرامش بده یا حتی بهش پناه ببرین، این کتاب انتخاب خوبیه. 
ترجمه‌ی خانم‌ها الهام صیفی‌کار و آنیتا پارسا واقعا خوب بود و اون حس رو تماما منتقل میکرد. 
این کتاب همیشه جایگاهش رو توی قلب من حفظ میکنه و تا مدت ها قراره بهش فکر کنم.