آذری، یا، زبان باستان آذربایجان

آذری، یا، زبان باستان آذربایجان

آذری، یا، زبان باستان آذربایجان

5.0
1 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

2

شابک
9648482004
تعداد صفحات
112
تاریخ انتشار
1383/10/5

توضیحات

        نگارنده در این کتاب بر آن است که ایرانی بودن زبان آذری، زبان آذربایجانیان باستان و تفاوت آن با زبان ترکی را نشان دهد. وی نمونه هایی از متن های بازمانده از این زبان   ، هم خانوادگی آن را با دیگر زبان های ایرانی همچون کردی، مازندرانی، تاتی، تالشی و گیلانی می نمایاند. در گفتارهای دیگر کتاب، چگونگی ورود زبان ترکی از دیدگاه های تاریخی بررسی شده است.
      

یادداشت‌ها

هومن

1403/7/2

          [اوایلِ قرنِ بیستم در عثمانی، دسته‌ی اتحاد و ترقی به روی کار آمده و آنان به این می‌کوشیدند که همه‌ی ترکان را در هر کجا که هستند با خود همدست گردانند و یک توده‌ی تُرکِ بسیار بزرگی پدید آورند و در قفقاز[ارّان، که بعدها نامِ جعلیِ جمهوریِ آذربایجان را بر خود نهاد نیز پِی‌رَوی از اندیشه‌ی ایشان می‌نمودند. این گفتارها در آذربایجان کارگر نمی‌افتاد؛ زیرا آذربایجانیان خواستِ نویسندگانِ آنها را نیک می‌دانستند و مردم در آنجا کمتر ارجی به آن نگارش‌ها می‌نهادند.

ليكن در تهران روزنامه‌ها به جوش آمده به پاسخ می‌کوشیدند و چیزهایی می‌نوشتند که اگر ننوشتندی بهتر بودی. این شگفت که چیزی را که می‌بایست به جست‌وجو از راهِ تاریخ به دست آورند هر کسی با گمان و پندار، سخنِ دیگری بیرون می‌داد. چنان‌که یکی از روزنامه‌های تهران می‌نوشت: «مغولان چون به ایران آمدند با زور و فشار، ترکی را در آذربایجان رواج دادند.»

این است نمونه‌ای از پاسخ‌هایی که به نویسندگانِ ترک داده می‌شد و شما چون بسنجید چندین نادرستی در آن پدیدار است. زیرا چنین چیزی در هیچ تاریخی نوشته نشده و مغولان با صد خون‌خواری و بی‌دادگری، از این بی‌داد به دور بوده‌اند که زبانِ مردم را دیگر سازند. وآن‌گاه زبانِ مغولان، ترکی نبوده تا آن را با زور، روان گردانند.

ایران[ایرها یا مردمِ ایر چون به پُشته‌ی ایران آمدند، دسته‌ی بزرگی از ایشان که ماد نامیده می‌شدند شمالِ غربیِ ایران را که اکنون آذربایجان و شهرهای همدان و کرمانشاهان و قزوین و اِسپَهان و تهران در آنجاست فرا گرفتند و آذربایجان، مادِ خُرد و آن بخشِ دیگر، مادِ بزرگ بوده. پیش از ایران، بومیان دیگری در آذربایجان می‌نشسته‌اند و ایران چون به آنجا در آمده و بر آن بومیان چیره شده‌اند، دو تیره به هم در آمیخته‌اند. ولی این در همه‌جا بوده است و ما در پیِ آن نیستیم که بگوییم مردمِ آذربایجان یا مردمِ ایران تنها از ریشه‌ی ایر بوده‌اند و هیچ آمیختگی با دیگران نمی‌داشته‌اند. این خود چیزِ بیهوده‌ای‌است و جدایی میانه‌ی این ریشه و آن ریشه گزاردن دور از خِرَد می‌باشد. راهِ کوچِ ترکان [به آذربایجان نیز از زمانِ پادشاهیِ سلجوقیان[در حدودِ هزار سال پیش باز شد لیکن باید دانست دسته‌هایی پیش از آن زمان به ایران آمده‌اند و به آذربایجان رسیده‌اند. با این همه در زمانِ سلجوقیان زبانِ آذربایجان همان آذری بوده و ترکی جز زبانِ ترکانِ تازه‌رسیده شمرده نمی‌شده. جا باز کردنِ ترکی برای خود و به کنار زدن آن، آذری را،  پیش از پادشاهیِ صفویان انجام گرفته[در حدودِ پانصد سال پیش و می‌توان گفت در آن روزگار[عصرِ صفویان ترکی به‌یک‌بار چیره شده و آذری از شهرها ناپدید گردیده و در بیرون‌ها نیز جز چند جا بازنمانده.

[با این حال زبانِ همگانی[فارسی همیشه در آذربایجان بوده است و کنون نیز هست و این از شگفتی‌هاست که آذربایجانیان با آنکه از قرن‌ها، زبانشان ترکی گردیده همیشه در نوشتن، فارسی را به کار می‌بردند. نه تنها در کتاب‌نویسی و چامه‌سرایی، در نامه نوشتن به یکدیگر هم جز آن را به کار نمی‌بردند و کنون نیز نمی‌برند. اگرچه گاهی در آذربایجان کتاب‌ها به ترکی نوشته شده و برخی شاعران شعرها سروده‌اند، ليكن این‌ها بسیار کم و جز از روی هوس نبوده است.  

https://hooman.bio.link/
        

0