پیامبر همراه چند صحابی خویش نزد قبیلة یهودی بنی‌نضیر می‌رود اما آنان پنهانی قصد قتل آن حضرت را دارند که پیامبر از طریق فرشته وحی متوجه می‌شود و می‌رود. این پیمان‌شکنی یهود، پیامبر را وادار می‌کند که با آنان مقابله کند. غزوه بنی‌نضیر منجر به تسلیم و سپس اخراج آنان می‌گردد. حیی‌بن‌اخطب رئیس قبیلة بنی‌نضیر اما سراغ مشرکان قریش می‌رود و آنان را علیه پیامبر تحریک می‌کند. با هماهنگی و همراهی یهودیان و مشرکان سپاه بزرگی سوی مدینه حرکت می‌کند. پیامبر زودتر باخبر می‌شود و به پیشنهاد سلمان فارسی خندق می‌کَنند. مشرکان به فرماندهی ابوسفیان پشت خندق می‌مانند. باز هم حیی‌بن‌اخطب با قبیلة یهودی بنی‌قریظه که هنوز بر سر پیمان خویش با پیامبر هستند ارتباط می‌گیرد و موفق می‌شود که آنان را با خویش همراه کند. محاصرة مدینه همراه با پیمان‌شکنی بنی‌قریظه و دسیسه‌های منافقان و همچنین کمبود مواد غذایی بسیاری از افراد را می‌ترساند اما رهبری پیامبر و ایستادگی یارانش و قهرمانی حضرت علی برابر عمروبن‌عبدود قهرمان قریش، شکست مشرکان و پیروزی اسلام را رقم می‌زند.

مشرکان می‌روند و بنی‌قریظه تنها می‌ماند. پیامبر تصمیم به تنبیه بنی‌قریظة پیمان‌شکن می‌گیرد. غزوة بنی‌قریظه هم با پیروزی سپاه اسلام به پایان می‌رسد. این‌گونه مدینه از یهود عهدشکن و دسیسه‌گر تهی و پاکسازی می‌شود