خاطرات جالب و بکری بود. ولی نثر کتاب در حد خوندن مصاحبه پیاده شده بود، حیف.
        

          فقط میتونم بگم ماشاالله به این همت و اراده. حقا که شیرزنی ناهید یوسفیان عزیز. عجب زندگی سختی داشتی . چقدر محکم بودی چقدر با صلابت. ماشاالله. انشاالله به آرزوتون رسیده باشید. هرجا هستید براتون آرزوی موفقیت میکنم
        

          کتاب خیلی خوبی بود به نظر من صبر ایشون واقعا ستودنی بود ولی برخورد برخی مسئولین با ایشون جای تامل و تاسف داره این خانم یک نخبه هستند ولی بعد از مشکلاتی که براشون پیش اومد برای استخدام وزارت نیرو و بعدا برای استخدام آموزش و پرورش خیلی به مشکل خوردن سوالاتی که زمان مصاحبه از ایشون پرسیدن منو یاد فیلم اخراجی ها انداخت که کفن میت چند تیکه هست و نماز میت بخون!!!!! یا وقتی مقالاتشون رو تحویل دانشگاه دادن به جای اینکه موردتشویق قرار بگیرن و از مقالاتشون استفاده بشه گفتن به دردما نمیخوره!!!و با دادن نیم نمره به ایشون یک نخبه رو از کار علمی انداختن و سرخورده کردن دقیقا کاری که الان با پایان نامه های کارشناسی ارشدانجام میدن طرف دوسال از زندگیش رو میذاره وپایان نامه مینویسه بعد نه تنها استفاده نمیشن که توجهی هم بهشون نمیشه و دور انداخته میشن 
        

          📄 #یادداشت 
📘 #زیتون_سرخ
🎤 #خاطرات_ناهید_یوسفیان
🖋️ #سیدقاسم_یاحسینی
🎧 #رویا_فلاحی

به نظر من زنهای قوی تأثیری شگرف دارند. شاید چند درجه قوی‌تر از مردان قوی. کتاب زیتون سرخ خاطرات زندگی ناهید یوسفیان است. در تبلیغات کتاب، ایشان به عنوان اولین زن اتمی ایران معرفی شده بود و من با تصور کتابی مثل خط مقدم که نحوه موشکی شدن ایران را توصیف کرده بود کتاب را شروع کردم و منتظر بودم نحوه هسته ای شدن ایران برایم روشن شود اما این طور نبود و شاید یکی از نقطه ضعفهای کتاب همین بود و گرنه در این کتاب با زندگی زنی آشنا می‌شویم که به واسطه هوش و تلاش زیادی که داشت قابل تحسین است. 
دختری بااستعداد و سرکش که در قالبها نمیگنجید با شیطنتهای بچه گانه اش خندیدم و با توصیفاتش از جنگ بر خود لرزیدم. خیلی راحت و صمیمی و به دور از هر تکلفی واقعیت زندگی و تفکراتش را نقل  کرد. او که چندین بار فرصت تحصیل در خارج از کشور برایش فراهم شد ولی نرفت و اغراق نکرد که فقط به خاطر وطن‌پرستی نرفته ام یک بار به دلیل مخالفت همسرش نرفت بار دیگر به خاطر فرزندانش و البته قبل از ازدواج هم فکر کنم شرایطش را داشت که برود اما نرفت و دلایلش دقیق در خاطرم نیست. 
در هر صورت با در نظر گرفتن شرایط قبل از انقلاب زنی با شرایط ایشان که آن زمان فوق ليسانس داشت باید شرایط زندگی فوق العاده ای می داشت اما شرایط شروع زندگی اش این طور نبود و این برای من جالب بود که واقعا در آن زمان مشکلات بیشتر هم بوده است و آن را با انتظارات جوانان نخبه امروزی مقایسه می‌کنم. 
با شهادت همسرش گریستم و از خودساختگی او برای نگهداری از فرزندانش لذت بردم. گشت و گذارم در اینترنت برای دیدن تصویری از او بی نتیجه بود. 
نثر کتاب ساده بود و احساس میکردم نویسنده تغییر آنچنانی در آن نداده و به همین دلیل نام تدوین برآن نهاده است شاید اگر نویسنده قوی آن را مینگاشت متن قوی تر و داستان مستحکم تری داشت. با تمام این احوالات کتاب را دوست داشتم و اجرای خانم فلاحی برای کتاب صوتی را پسندیدم 
امیدوارم من و تمام بانوان سرزمینم زنانی سرسخت و از خود گذشته برای میهنمان باشیم. 


اردیبهشت ١۴٠٣

@BargiAzDanesh 🌱🌾
.
        

          یک جنگ چقدر داستان‌های متفاوتی را می‌تواند رقم بزند!

زندگی ناهیدِ زیتون سرخ زندگی متفاوتی بود. هم خاطرات  کودکی‌اش برایم عجیب و جالب بود، هم بزرگ‌ شدن و دانشگاه رفتن و فعالیت‌های دانشگاهی و ضد رژیمش، هم درسخوان بودن و جزء بهترین‌ها بودنش، هم داستان ازدواجش با بالا و پایین‌های بسیار، هم روایت تلخ سوار تاکسی شدن خانوادگی و ...
بعد هم اینکه چطور سرپا مانده و جنگیده برای نگه داشتن بچه‌ای که قرار است به دنیا بیاد در حالیکه بابایی ندارد و ...
حالا دو تا بچه را واقعا به دندان می‌کشد و چه روزهای طاقت‌فرسایی را از سر می‌گذارند ...


جزء متفاوت‌ترین کتاب‌هایی بود که در حوزه‌‌ی جنگ خواندم، البته شاید بهتر باشد بگوییم در حوزه‌ی زنان!
یکبار خواندنش را حتما توصیه میکنم، خصوصا به زنان و مادران!
        

          قسمت هایی از کتاب برایم جالب و خواندنی بود.روایت سال های پرتلاش و کوشش دانشجویی زنی قبل  و در بحبوحه انقلاب را به این شکل نخوانده بودم.خواندنش برایم لذت بخش و امید آفرین بود.روزهایی که در نبود همسرشهیدشان زندگی تحصیلی و کاری شان در جریان بود و هم زمان فرزندان شان را به چنگ و دندان گرفتند و برای تربیت شان به این شکل کوشش ورزیدند جای تعجب و تحسین دارد  .هرچند این روایت خیلی به سرگذشت شهدا شباهت نداشت و اصلا جنبه معنوی در آن احساس نمیشد
        

          شاید یکی از متفاوت ترین کتاب هایی که تا به حال خواندم... سرگذشتی جالب، عجیب و متاثرکننده از زنی سخت کوش...
        

          روایت خوبی بود از یه زندگی پرتلاطم از دهه‌ی ۵۰ تا دهه‌ی ۶۰  و ...
توصیفات زندگی دانشجویی و مسائل سیاسی و اجتماعی اون دوره هم گیرا بود!
برام عجیب بود که دو فصل آخر خیلی کوتاه بود، خیلی فشرده بود!
        

          کتاب خوبی‌ست برای استقامت ..
اما مفاهیم دیگری هم دارد که مناسب نیست از جمله بی اعتنایی به حرف پدر؛ روابط آزاد با جنس مخالف که البته در زمان طاغوت بوده؛ 
برای آشنا شدن با وجود چنین قهرمانانی خوب است؛ فقط خوب نه قابل توصیه
        

          یک جایی در دوره پهلوی به نظر من کتاب از انصاف خارج می‌شود. 
و هر چه منتظر بودم ببینم اولین زن اتمی ایران بالاخره چه می‌کند به سازمان انرژی اتمی می‌رود! گوشه کنار برجام را می‌گیرد! اما هیچ.... داستان زندگی یک زن بود که البته سختی زیادی کشید.  من انتظار چیزی مثل فیلم ارقام پنهان اولین زنان سیاه‌پوستی که موشک هوا کردند داشتم.
        

          داستان زندگی یک زن متفاوت! زنی که زندگی متفاوتی با همسران شهدا دارد. مبارزات انقلابی متفاوتی داشته و نقش علمی برجسته ای دارد