قصه‌های شلوغ برای تنهایی آدم دواست؛ اسطوخودوس، راعی، بابونه... . حالا، یک شخصیت درست دم نکشیده باشد یا یکی کمی زیادی جوشیده باشد؛ کل معجون کار خودش را می‌کند. مهم این است که وقتی لم می‌دهی روی مبل و دستانت را می‌پیچی دور فنجان کاغذی کتاب، گرمت کند که می‌کند. بیشتر از شخصیت‌های داستان با نویسنده هم‌ذات‌پنداری کردم. دوستش داشتم. کم نگذاشته برای کتابی که احتمالا از اولین نوشته‌های او بوده.

شما باید روزبه‌روز به کاری که پیش رویتان است، بهترین چیزی که در چنته دارید ببخشید؛ نه آنکه آن بخشش را برای پروژه‌های بعدی‌تان نگه دارید. 
آنی دیلارد
        

          نویسنده همون اول داستان، تعدادی شخصیت رو وارد داستان کرد  که گیج شدم، نصفه نیمه رهاش کردم... 
        

          روند نگارش نویسنده جالب بود و پرکشش؛ قشنگ تونسته بود روایت اتفاقاتِ گذشته رو به حال گره بزنه. 
بیشتر از قصهٔ زندگی ارغوانِ رمان، از جمع دوستانه با روابط چُفت‌ و از هم‌ناگسیختنیِ فردی و خانوادگی گروه ستاد بحران و پسرانشون که گروه دالتون‌ها به حساب می‌آیند خوشم اومد. 
الهی که رفاقت‌هایمان چنین گرم باٰد.🌱
        

          رمانی خانوادگی و عاشقانه با محوریت دختری به نام ارغوان که در همان ابتدای داستان شاهد طلاق او هستیم. و در ادامه با چالش‌ها و مشکلات و مسائل مختلفی که برایش پیش می‌آید همراه می‌شویم
در داستان شخصیت‌های زیادی حضور دارند که هرکدام از خانواده‌هایی هستند که با هم رفت و آمد زیادی دارند و دوستان خانوادگی قدیمی هستند
کتاب بسیار عالی به مفهوم خانواده و اهمیت و جایگاهش پرداخته است
        

          موی زن ها را فر می زدند که دل یار از توی زلف سُر نخورد پس چرا دل هیچکس تو ی این زلف پر چین و شکن زندانی نمی شد؟روزگار عوض شده بود ؟ مو باید بی چین و شکن می بود ؟باید مو هایم را می چیدم. حلقه حلقه قیچی می کردم و یک دسته موی پر چین و شکن را برایش می فرستادم .هرکجای دنیا که بود ....