معرفی کتاب سرگذشت یک فرشته اثر undefined سرگذشت یک فرشته 3.1 5 نفر | 3 یادداشت خواهم خواند نوشتن یادداشت با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید. در حال خواندن 1 خواندهام 7 خواهم خواند 2 ناشر شابک 2446251268166 تعداد صفحات 156 تاریخ انتشار _ توضیحات متاسفانه توضیحاتی برای این کتاب یافت نشد. بریدۀ کتابهای مرتبط به سرگذشت یک فرشته bookworm 1404/4/9 سرگذشت یک فرشته 3.1 3 صفحۀ 118 0 9 لیستهای مرتبط به سرگذشت یک فرشته المیرا 1404/2/3 لیست کتاب هایی که حتما باید بخونین:) 5 کتاب زیبایی های این کتابا شما رو تو خودش میکشه👀 0 2 یادداشتها محبوبترین جدیدترین Melorin:)) 1403/5/29 راستش من با خوندن کتاب یاد ((جایی که کوه بوسه میزند بر ماه افتادم)) این هم مثل همونه فقط اینکه من از واقعی بودن اون افسانه ها مطمئن نیستم. خب از نظر من وقتی داستان براساس افسانه ها پیش بره، حداقل چیزی که لازم میدونم اینه که شخصیت اصلی داستان خیلی خاص و به طور عامیانه خفن و اینا باشه... آخه این اتفاقات ممکنه برای هرکسی بیوفته، حداقل اون شخص به اندازه ی کافی باید جلب توجه کننده باشه که مخاطب به داستان و ادامهش جذب شه. نسبتا خیلی عادی بود اینکه کسی نقاشیش خوب باشه و یه اتفاق هم براش بیوفته و از قضا پدرش هم اونو رها کرده باشه؛ خیلی غیرمنتظره نیست، هست؟ رستا هم که خیلی در حد سن خودش رفتار نمیکرد، بیشتر رفتارهاش بچگونه بود تا نوجوانانه. اون شور و شوق نوجوانی و هوش هیجانی رو در شخصیتش ندیدم... 3 21 وایولت 1404/3/21 خب اول از همه بگم که منی که دارم این یادداشت رو می نویسم در آستانه ۱۶ سالگی قرار دارم. خیلیا تو نظرات آپ کتابراه نوشته بودن که اثر شاهکاره عالیه و فلان....ولی بنظر من تنها نکته مثبت کتاب همون استفادهش از فرهنگ ایرانی و قصه های بومیه. اما به اون اندازه از فرهنگ بومی یاد که نمیکنه هیچ، تازه حتی فرهنگ اون دوره هم رعایت نمیکنه! داستان از ۱۲۵۰ شمسی شروع میشه و تا سال حدودا بیست و چند سال بعد ادامه داره. کدوم دختری توی اون سالها می تونست بدون خانواده و سرپرست با همچین امنیتی زندگی کنه؟ چطور تو دوره ای که همه سرشون تو زندگی هم بوده تونسته تنها بیاد بدون اینکه توجهی بهش جلب شه؟ اونم یه دختر جوون که از نظر مردم اون دوره دم بخته! این بخش هم دارای اسپویله ولی اصلا خوشم نیومد که نویسنده انقدررررر راحت گناهای سروه رو شست! مگه کم کاری کرده بود؟ تازه نقش مثبتش هم کرد! مسئله اصلی اینه که سروه نه تنها تاوان نمیده بلکه یجوری پذیرفته میشه توسط رستا که انگار نه انگار! چطور یه دختر تو اون دوره بدون ترس از حرف مردم هر روز با یه پسر میرفت بیرون و میومد؟ آخرش لیلی بچه سروه بود یا نه؟ چطور رستا وقتی دید سدنا انسان نیست به اینکه اون مادرش نبوده شک نکرد؟ داستان تخیلیه قبول! ولی این حجم از خلاف بودن با واقعیت دیگه توهین به شعور خوانندهست! عشق داخل کتاب عین عشق افسانه های پریان قدیم بود، بر اساس زیبایی ظاهری و کمبود محبت... روایت راوی مدام شکلش بین گذشته و حال تغییر میکرد. توصیفات شدیدا کم بود و اصلا توضیحی درباره فرهنگ محلی و ایرانی نمی داد. روایت شدیدا خلاصه بود و خیلی چیزا جا برای پردازش بهتر داشتن...شخصیت های کتاب سطحی بودن...از رستا چی فهمیدیم؟ فقط اینکه خیلی مهربون و سادهست و استعداد نقاشی داره.... از نیوان چی فهمیدیم؟ که نمیتونه رو حرف مادرش نه بیاره و عاشق رستاست... خدایی موندم چطور این همه آدم تو کتابراه بهش نظر مثبت دادن؟؟؟ اگه قراره این کتاب برای کسی خوب باشه فقط برای مخاطب دبستانی و یا خردسانه...وگرنه بعید میدونم نوجوون های امروزی چنین داستانی رو چندان ستایش کنن. 0 6 ヤスミン 1403/8/21 راستش من جلد اولشو رایگان از کتابراه دانلود کردم دیشب شروعش کردم و الان تموم شد بنظرم خیلی قشنگ بود؛ تاحالا رمان ایرانی نخونده بودم و بنظرم عالی بود ولی یه جاهاییش بد بود مثلا یهویی نیوان از رستا پرسید راز دریاچه چیه و رستا همه چیو از مروارید؛ تا انگشترو براش گفت اخه انقد سریع گذر یجوریه ولی بازم خیلی دوسش داشتم قشنگ بود. 0 5