معرفی کتاب دوره آثار افلاطون (۴ جلدی) اثر افلاطون مترجم رضا کاویانی

دوره آثار افلاطون (۴ جلدی)

دوره آثار افلاطون (۴ جلدی)

افلاطون و 2 نفر دیگر
5.0
2 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

1

شابک
9789644870286
تعداد صفحات
2,508
تاریخ انتشار
1397/12/29

توضیحات

        ترجمه‌شده از متون آلمانی و فرانسه؛ شامل ۴۲ رساله و کتاب و ۱۳ نامه و ۲۳ قطعه شعر کوتاه؛ دارای شماره صفحات نسخه استفانوس؛ چاپ اول ۱۳۵۶ و بازبینی ۱۳۸۰.
      

پست‌های مرتبط به دوره آثار افلاطون (۴ جلدی)

یادداشت‌ها

          دوره آثار افلاطون
ترجمه محمدحسن لطفی تبریزی

«… و اگر کسی را بیابم که بتواند در واحد جزئیات کثیر را ببیند و در جزئیات کثیر و پراکنده صورت واحد را، چنان سر در پی او می‌گذارم که گویی خدای من است. من کسانی را که از این هنر بهره‌ورند اهل دیالکتیک می‌نامم.»
رساله فایدروس e266


توضیح و شرح آنچه افلاطون در حدود دوهزار و پانصد صفحه و از پیش از دو هزار سال پیش به ثبت رسانده است چندان ساده نیست. آن هم در متنی کوتاه و فشرده که تنها پیش‌درآمدی اجمالی در وصف بیست و چند رساله اوست.
وانگهی در دنیای امروز که کسی طاقت و تاب خواندن بیش از چهار خط نوشته را نداشته و یا حوصله بحث و پرسش و پاسخی که بیشتر از چند دقیقه باشد ندارد، داشتن ذهنی بیدار و آگاه برای تشخیص امر واقع از تصورات واهی نوعی نیاز تعریف می‌شود.

موضوعاتی که افلاطون در رسالات خود به آنها پرداخته اما متعلق به هر خواننده تیزبینی است که می‌خواهد به طور جدی و نظام‌مند درباره اخلاق، سیاست، دین، شناخت، عشق و هنر آغاز به تفکر کند.
پس از فیلسوفان پیشاسقراطی( یا به اصطلاح طبیعت گرایان/فوسیس‌ها) چرخشی در خرددوستی یا فلسفه ایجاد شد که آن میل به کشف انسان و جهان انسانی بود. سقراط و به پیروی او افلاطون با کمک روشی که محاورات و گفتگوهای جدلی بودند، سعی در عمیق‌تر‌ شدن در جهان مفاهیم انسانی داشتند.
مفاهیمی که نه تنها به واسطه گسترده بودن و کلیدی بودن، بلکه به واسطه جوهره شدیدا انسانی آنها تا امروز نیز اهمیت داشته و مورد توجه‌اند.
فضایل انسانی از جمله شجاعت، خویشتن‌داری، عدالت و دانایی. قانون و شیوه حکومت و روابط اجتماعی. نحوه بررسی امور اخلاقی و چیستی زیبایی و هنر. تمامی این مسائل در گفتگوهای سقراطی پیش کشیده می‌شوند. البته این که چه نتیجه‌ای‌ حاصل شود و یا پاسخ به سوال «شجاعت چیست» چندان مورد تاکید نیست. بلکه ایجاد نگرش و ذهنیتی فلسفی برای مخاطبان افلاطون دارای مهمترین اولویت‌ها در تلمذ در مکتب فلسفی افلاطون است.
کما این که در بسیاری از رسالات به پاسخ مشترک و یا مشخصی اشاره نمی‌شود. اما گویی نحوه ایجاد پرسش، حضور پرسشگر و پاسخگو در این گفتگوها و به چالش کشیدن آنچه غیر قابل تردید تلقی می‌شد، همه و همه در مکتب فلسفی افلاطون تدریس داده می‌شود. در‌ واقع هدف افلاطون همان رسالت خدایی سقراط است و آن نیش زدن به ذهن خواب رفته ما مردمانی است که تصور می‌کنیم همه چیز می‌دانیم. داشتن تفکری‌ انتقادی کمترین ثمره همگام شدن با سیاق فلسفی افلاطون است.

تلاش خستگی ناپذیر افلاطون برای عمیق و عمیق‌تر فکر کردن به این معناست که بنا نیست فلسفه او ، نظامی کامل و پایان یافته فهمیده شود. چه بسا در نهایت یک فلسفه تام و تمام هیچ وقت به دست نیاید و به دست آوردنش اصلاً ممکن نباشد. او درست خود ایده نظام فلسفی را به منزله محصولی تمام و کمال که فقط باید به آن رجوع کرد، همانطور که در مورد واقعیات به دایره المعارف رجوع می‌شود، مسئله‌دار می‌داند. فلسفه آنگونه که او می‌فهمد نمی‌تواند نیاز ما را به سر و کله زدن با مسائل فکری، و از آن خود کردن آن مسائل، از ما بگیرد. اما اگر در محاورات او تنها بر نتایجی که به نظر می‌رسد طرف‌های مکالمه در سر دارند تمرکز کنید افلاطون را نه آن‌گونه که او می‌خواست خوانده‌اید و نه آنطور که باید خوانده شود.
مهم‌ترین پیام سقراط و یا شاید افلاطون در نوشته‌های باقی مانده وی این است که زندگی فضیلت‌مندانه همراه با خرد و تفکر بر هر نوع زندگی پست و حتی پرزرق و برق رجحان دارد.

افلاطون سقراط را حجتی می‌داند بر درستی آنچه باید به آن ایمان داشت و آن اهمیت داشتن زندگی فضیلت‌مندانه و نیک است.
بی‌جهت نیست که برخی رسالات ابتدایی منحصرا در وصف محاکمه ناحق سقراط و اعدام او در کمال ناعدالتی است.
افلاطون در رسالاتی همچو جمهور و قوانین به دموکراسی و حکومت عموم مردم که سرشار از نادانی و جهل‌اند می‌تازد و این حکومت را منتهی به شری عمومی ناشی از نادانی مردمان می‌داند، چرا که چنین حکومتی بزرگ‌مردی همچو سقراط را به واسطه رذالت برخی افراد اعدام می‌کند. 
هرچند اوتوپیا و آرمانشهر افلاطون جباریتی غیرقابل انکار دارد، اما با این وجود نمی‌توان از اهمیت آن‌ چشم پوشید. جستجوی مفهوم عدالت و همچنین چیستی خیر ناشی از عدالت، همچنین تاکید او بر قرارداد اجتماعی و لزوم حکومت قانون بر جامعه برای رسیدن آن اجتماع به سعادت و تعریف دولتی که از حقوق افراد دفاع کند، نخستین متون فلسفه سیاسی تاریخ است. 
خود افلاطون اذعان دارد که حتی آرمانشهر وی تنها در کلمات شکل گرفته و هیچگاه صورت واقعی نداشته و احتمالا نخواهد داشت. اما پژوهش وی راه را برای آیندگان گشود.

یکی از مفاهیم کلیدی افلاطون ایده و صورت است که به مُثُل نیز شهره است. یعنی غایت و کمال مفاهیمی که در جهان و فارغ از ماده وجود دارند و تنها با روح و ذهن قابل بررسی‌اند و نه حواس بشری. از جمله ایده زیبایی، ایده عدالت و … .

آکادمی که افلاطون برای آموزش فلسفه به شاگردانش تاسیس نمود بعدها سنگ بنای تدریس دانشگاهی شد (academia) و همچنین دیالکتیک وی یعنی ارائه نظرهای متضاد برای تلفیق آراء و رسیدن به سنتزی مشترک به روش‌های پایه پارادایم‌های فلسفی در عصر مدرن تطور یافت.
بی‌شک در‌ تمامی تاریخ بشر افراد کمی بوده‌اند که چنین تاثیری بر تفکر نسل‌های پیاپی پس از خود داشته باشند و افلاطون یکی از آنهاست. 

سقراط را به جرم تشویش اذهان عمومی و گمراه کردن جوانان محاکمه و اعدام کردند و شاگرد او افلاطون، نه تنها محاکمه و واپسین روزهای زندان وی را به ثبت رساند بلکه در محاورات خود روح او را زنده نگاه داشت تا که جهانیان وی را پدر اخلاق نام نهند.

در پناه خرد
        

0