دخترک کبریت فروش
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
1
خواندهام
31
خواهم خواند
1
یکی از شب های پر سوز و سرمای آخر سال برف می بارد.همه به خانه هایشان می روند تا خود را در کنار آتش گرم کنند و شام گرم بخورند. اما دخترکی هست که نمی تواند به خانه برود، نه تا وقتی که کبریت هایش را بفروشد. دخترک کبریت فروش لباس گرم بر تن ندارد و چیزی نمی گذرد که دمپیایی هایش را از دست می دهد و مجبور می شود پابرهنه بر سنگ فرش های سرد خیابان راه برود. آیا او موفق می شود کبریت ها را بفروشد؟ آیا سرپناه و شام گرمی پیدا می کند؟ هانس کریستیان آندرسن با چیره دستی ما را در خیابان های سرد و سوزان آخرین شب سال با دخترک کبریت فروش همراهی می کند و مارا هم برمی انگیزد که ببینیم دخترک بینوا چه سرنوشتی خواهد داشت. ریچل ایزادورا نیز می کوشد با تصویرگری اش در این جمع باشد.
یادداشتهای مرتبط به دخترک کبریت فروش
1402/10/8
0
1403/3/31
0