معرفی کتاب علویه خانم اثر صادق هدایت

علویه خانم

علویه خانم

3.5
2 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

15

خواهم خواند

5

ناشر
نیکا
شابک
9789648012644
تعداد صفحات
123
تاریخ انتشار
_

توضیحات

        مرد جوان با حرکت سر مطالب علویه را تصدیق کرد، مثل اینکه از او حساب می‌برد. بعد علويه يك بامبچه‌ی محکم به سر بچه‌ای که پهلویش نشسته بود زد- بچه که از سرما می‌لرزید مثل انار ترکید. شروع به گریه زاری کرد- صدای او میان صداهای خارج و داخل گاري و داد فریاد سورچی گم شده بود. علویه دست کرد از کنار رختخواب بسته خود سفره نانی درآورد. دو تکه نان پاره کرد به دست بچه‌ها داد و گفت: «الاهی آتیش به ریشیه عمرتون بگیره، کوفت و ماشرا کنین، زهر‌مار کنین، یه دقه منو راحت بگذارین». بچه‌ها با اشتهای هرچه تمام‌تر تکه‌های نان را به نیش می‌کشیدند و با چشم‌های اشك‌آلود به مسافرین نگاه می‌کردند که مشغول جابه‌جا‌شدن بودند.
      

یادداشت‌ها