معرفی کتاب دل دلدادگی اثر شهریار مندنی پور

دل دلدادگی

دل دلدادگی

5.0
3 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

2

خواهم خواند

11

ناشر
زریاب
شابک
9786222460907
تعداد صفحات
928
تاریخ انتشار
1376/10/11

توضیحات

        رمان "دل دلدادگی" به قلم "شهریار مندنی پور"، داستانی است خیرهکننده از عشق و دلها، که مسیری دور و دراز را طی میکند. داوود، معلمی از شهر است که نماد قشر تحصیلکرده بعد از انقلاب بوده و روجا یک بانوی روستایی با آرزوهای دور و دراز است، که سه مرد را در دام عشق خود اسیر کرده است. روجا به یک روستایی جوان به نام کاکایی، قول ازدواج داده است اما وقتی کاکایی از سربازی برمیگردد، او را در عقد و ازدواج مرد دیگری میبیند که کسی نیست جز داوود. بنابراین کاکایی راهی جبهه میشود و قسمت اعظمی از رمان که در جنگ سپری میشود، مربوط به کاکایی و وضعیت اوست. در همین بین، یک قاچاقچی اشیای عتیقه به نام یحیی نیز به رمان "دل دلدادگی" اضافه میشود که سعی دارد از طریق دوستی با داوود، به روجا نزدیک شود. "شهریار مندنی پور"، فضای رمان "دل و دلدادگی" را در رودبار شکل داده و داستان از زلزلهی وحشتناک رودبار در سال 1369 پا میگیرد. این اتفاق زندگی روجا و داوود را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد و ویرانههای رودبار که صدها زندگی ویران شده را در بردارد، تمام آنچه روجا و داوود به سختی برای خود دست و پا کرده بودند را در خود بلعیده است. داستان میان کاکایی و جنگ، قصهی عشق داوود و روجا و اتفاقات جانبی در دوران است که سرانجام در فصل ششم، بار دیگر به زلزله بازگشته و فصل پایانی کتاب، خواننده را با معمایی که چگونگیاش هرگز آشکار نمیشود، تنها میگذارد. "شهریار مندنی پور" این رمان را با تجربهی سالها حضور خود در میدان جنگ و پشت سنگرها و مشاهداتی که از سفر به رودبار در جریان زلزله و خرابیهای دهشتناکش داشته، به نگارش درآورده است.
      

لیست‌های مرتبط به دل دلدادگی

جز از کلبوف کورهمنوایی شبانه ارکستر چوبها

رمان هایی با تکنیک جریان سیال ذهن.

20 کتاب

تکنیک پیچیده جریان سیال ذهن یا Stream of consciousness شاید برای افرادی که تازه شروع به کتابخوانی کرده اند، ناآشنا و غیر قابل فهم باشد. خلاصه بگویم؛ در این کتاب ها خیلی به دنبال معنا نباشید! به نظرم افرادی که تازه با کتاب و کتابخوانی آشنا شده اند، برای شروع سمت این کتاب ها نروند. چون این تکنیک عموما شامل پراکنده گویی های هذیان گونه است و عموما این کتاب ها سخت خوان و گاها حوصله سر بر می شوند. در این تکنیک زمان، مقوله ای کاملا ذهنی، نسبی و غیر خطی است. بعضی از این کتاب ها آنقدر در همه جا پیشنهاد می شود که ناخودآگاه مخاطب تازه کار هم آن را انتخاب می کند. امکان تمام نکردن و نیمه کاره رها کردن این دسته کتاب ها هست. پس برای شروع پیشنهاد می کنم از این لیست انتخاب نکنید. اینجا لیستی از کتاب هایی که با این تکنیک نوشته شده اند میگذارم. خودم بعضی را خوانده ام و بعضی را نه. پی نوشت: بعضا گفته شده که بوف کور یا جزء از کل جریان سیال نیست. به هرحال نوشته ها به گونه ای هستند که به نظر می رسد نویسنده با استفاده از تکنیک جریان سیال ذهن سعی می کند وقایع و صحنه های روایت را همانطور که در ذهن شخصیت های داستان جریان می یابند، بازگو کند.

98

یادداشت‌ها

سامان

سامان

1403/9/30

          دقیقا هفته ی پیش که شهر زیبای من مشهد شروع به زلزله های پیاپی کرد و لرزیدیم و همچنان هم کم و بیش میلرزیم،کتابی رو شروع کردم که فصل آغازینش در مورد زلزله مهیب رودبار بود.انگار همیشه پدیده های مختلف همگون هم رو پیدا میکنند.شهریار مندنی پور در این رمان دو جلدی 928 صفحه ای داستانی خلق کرده پر از غم،اندوه،فقدانفرسیدن،نرسیدن،زلزله و آوار پس از آن و صد ابته جنگ.همین اول عرایضم بگم زمانی سمت کتاب برید که امادگی روحیش رو داشته باشید و بدانید با غم نامه ی عظیمی رو به رو هستید.روجا دختری روستایی که سه خواهان در برابر خودش میبینه و یکی از اینها رو به عنوان همسر انتخاب میکنه.حاصل ازدواج دو فرزند به نام های زبتون و گلنار میشه.(برای لو نرفتن داستان،تعمدا اسم برخی شخصیت ها رو نمیارم) همانطور که گفتم داستان با زلزله و خرابی و آوار شروع میشه.به شدت تلخ و اثر گذار.روایت داستان غیرخطی است و از شیوه سیال ذهن استفاده شده و ما با تغییر رویکرد زمانی زیادی مواجه هستیم.شخصیتهای داستان تقریبا همگی دچار واگویه ها و هذیان هایی هستند که در داستان هم زیاد استفاده شده و همین یکی از علل سخت خوانی کتاب میباشد.این واگویه ها گاهی کسل کننده و بیشتر اوقات (لااقل برای من)جذاب و خواندنی بود.کمک زیادی به پرداخت و شناخت شخصیتها میکرد.
از دیگر بخشهای مهم داستان،جنگ ایران و عراق است که شاید چیزی حدود نیمی از کتاب رو به خودش اختصاص داده.یکی از شخصیت های داستان به جبهه اعزام میشه و ما از طریق او با بخشی از تاریخ غم انگیز این سرزمین آشنا میشیم.روایتهایی محکم،خشن،تاثیرگذار ،همانطور که باید در مورد جنگ باشه.قلم شهریار مندنی پور مثل همیشه تاثیرگذار و قوی بود.از ساختن ترکیبات جدیدی و استفاده از لغات کمتر استفاده بگیر تا زمانی که از عشق و دوست داشتن مینویسه که به نظرم قلمش لطیف ترین و زمانی که از جنگ مینویسه قلمش خشن ترین قلم ممکن میشه.
پایان داستان به شکلی بود که من یک نوری هر چند باریک در پس این همه غم و بدبختی و مصائب دیدم.گاهی انسان مرگ رو برمیگزینه و گاهی از دل انواع و اقسام مشکلات،هنوز امید به حیات مجدد و دوباره زیستن داره.
        

0