معرفی کتاب ساعت شوم اثر گابریل گارسیا مارکز مترجم احمد گلشیری

ساعت شوم

ساعت شوم

2.9
30 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

3

خوانده‌ام

44

خواهم خواند

24

شابک
9789643510633
تعداد صفحات
242
تاریخ انتشار
1398/11/1

توضیحات

        در نوشته های اولیه او تاثیر فاکنر مشهود است. البته او بعد ها سبک خود را پیدا کرد که به رئالیسم جادویی معروف شد. مارکز را اغلب با “صد سال تنهایی” و “عشق سالهای وبا” می شناسند. مارکز در سال 1961 میلادی رمان “ساعت شوم” را نوشت که جایزه ادبی کلمبیا را نصیب او کرد. این رمان درباره زندگی روزمره یک شهر و شهروندانش است با کشیش و شهرداری که هر کدام سعی دارند مردم را به شیوه خودشان رهبری کنند. این اتفاقات ساده به مرور باعث حوادث بزرگتری می شوند که در ابتدا حتی تصورش هم نمی رفت.رمان ساعت شوم به نسبت رمان ساده تری نسبت به “صد سال تنهایی” و “عشق سالهای وبا” می باشد و برای شروع آشنایی با نگاه مارکز کتاب مناسبی است.مارکز در عمر 87 ساله خود داستان های زیادی نوشت که اغلب آنها محبوبیت جهانی پیدا کردند و سرمایه ادبی جهان را افزایش دادند.کتاب داستان زندگی روزمره یک شهر و شهروندانش هست با کشیش و شهرداری که هر کدوم سعی دارند مردم را به شیوه خودشان رهبری کنند . اتفاقات ساده ای که در حین حل کردنشان چه اتفاقات عظیم تری را باعث می شوند و ….. «ساعت شوم» از جمله آثار معروف گابریل گارسیا مارکز است ین رمان از جمله آثار شاخص مارکز است که به محض انتشار در سال 1961 میلادی جایزه ادبی کلمبیا را نصیب نویسنده  آن گابریل گارسیا مارکز کرد.
      

لیست‌های مرتبط به ساعت شوم

violet sorrengail

violet sorrengail

6 روز پیش

جنایت و مکافاتکتاب دزدساعت شوم

خواندنی های بارون خورده ی پاییز🍂📚

11 کتاب

پاییز یه فصل جادویی برای کتاب خوندنه؛ هوای خنک، صدای بارون، بوی برگ‌های خیس و اون حس خلوت و عمیق بودنش باعث میشه بعضی کتاب‌ها خیلی بیشتر از فصلای دیگه بچسبن. پاییز کتاب‌هایی رو می‌طلبه که یا رازآلود و معمایی باشن، یا یه جور تاریکی شاعرانه داشته باشن، یا فانتزی‌هایی که آدمو ببرن وسط هاگوارتز و دنیای جادویی. اگه دنبال جنایی و معمایی باشی، «ده بچه زنگی» از آگاتا کریستی بهترین انتخابه؛ داستان ده نفر غریبه که توی جزیره‌ای گیر می‌کنن و یکی یکی کشته می‌شن. پاییز وقت همینه، چون حال‌وهوای پر از تعلیقش دقیقاً با روزای مه‌آلود و بارونی هماهنگه. همینطور «دختری در قطار» از پائولا هاوکینز یه روان‌شناختی پرپیچ‌وخم و پر از غافلگیریه که باعث میشه توی هر صفحه به همه شک کنی. و اگه بخوای بری سراغ کلاسیکای جنایی، «سگ باسکرویل‌» از آرتور کانن دویل با حضور شرلوک هولمز، توی دشت‌های مه‌گرفته و فضای ترسناک، مثل یه قصه پاییزی واقعی می‌مونه. اما پاییز بدون فانتزی و جادو کامل نیست. خوندن «هری پاتر» توی این فصل مثل برگشتن به هاگوارتزه؛ سالن‌های تاریک، شمع‌های شناور و کلاسای معجون‌سازی اسنیپ انگار با پاییز یکی می‌شن. «ماجراهای نارنیا» از سی. اس. لوئیس هم پر از سفر به دنیایی موازی و جادوهای قدیمیه، یه جوری که انگار خودت توی اون کمد پنهان شدی. حتی اگه دنبال چیزی متفاوت‌تر باشی، «ساعت شوم» از گابریل گارسیا مارکز با فضای جادوی واقع‌گراش، ترکیبی از رمزآلود بودن میده که خیلی به vibe پاییز می‌خوره. حالا اگه حال و هوای تاریک و سنگین‌تر بخوای، «جنایت و مکافات» داستایوفسکی پاییزی‌ترین رمانیه که میشه خوند. سرد و سنگینه یه جور سرمای خاصی رو حس می‌کنی که با برگای خشک و روزای کوتاه پاییز هماهنگه. همین حال‌و‌هوا رو میشه توی «دکتر جکیل و آقای هاید» پیدا کرد؛ داستان دوگانگی تاریکی و روشنایی درون انسان. «فرانکنشتاین» مری شلی هم انتخابیه که همیشه کنار شب‌های بارونی پاییز جواب میده، مخصوصاً وقتی دنبال حال‌و‌هوای هالووینی باشی. برای وقتایی هم که دلت می‌خواد چیزی بخونی که هم شاعرانه باشه هم احساسات عمیقی رو قلقلک بده، «دختری که رهایش کردی» از جوجو مویز با قصه‌ی جنگ و امید خیلی دلنشینه. یا «کتاب‌دزد» از مارکوس زوساک که روایتشو خود مرگ تعریف می‌کنه و همین باعث میشه فضای غریب و در عین حال عمیقش درست مثل یه بعدازظهر بارونی پاییزی باشه. و در نهایت «مرشد و مارگاریتا» اثر بولگاکف، یه شاهکار عجیب و فلسفی که پر از جادو، شیطنت و پرسش‌های عمیقه؛ خوندنش توی شبای طولانی پاییز حسی داره که انگار داری با خودت و دنیای اطرافت یه گفت‌وگوی پنهانی می‌کنی.

20

شادی حسینی

شادی حسینی

1403/6/14 - 23:46

محاکمه با نقد و تفسیر: محاکمه - قصر - گمشدهمسخ و درباره مسخمرشد و مارگاریتا

رئالیسم

21 کتاب

در نیمه‌ی دوم قرن نوزدهم توسعه‌ و ترویج دانش در فرهنگ جوامع اروپایی تغییرات زیادی به وجود آورد و همین موضوع رمان را بین مردم محبوب‌تر کرد. با گسترش و محبوبیت پیدا کردن آثار مکتوب مثل رمان، فرصتی برای سبک رئالیسم پدید آمد و بیشتر در دسترس مردم عادی جامعه قرار گرفت. از طرفی دیگر یکی از بهترین سبک‌ها برای انتقال پیام به طبقات متوسط، کارگر و فرودست جامعه رئالیسم بود که در بافت و ساختار خود هیچ پیچیدگی نداشت و شخصیت‌ها شباهت زیادی به مردم عادی داشتند. بنابراین رئالیسم به بهترین بستر ممکن برای ایجاد حرکت‌های اجتماعی و آگاهی‌بخشی تبدیل شد. شاخه‌های مختلف رئالیسم  رئالیسم در دنیای ادبیات کاملا پویا بود و شش شاخه از آن منشعب شد که هر یک داستان‌های ماندگار زیادی را به گنجینه‌ی ادبیات جهان اضافه کردند: رئالیسم جادویی دنیای واقعی در رئالیسم جادویی یک دنیای پر از جادو و سرزندگی است. در واقع دنیای واقعی در داستان‌های این سبک همان دنیای واقعی است که ما در آن زندگی می‌کنیم (با همان قواعد منطقی و همان انسان‌های معمولی)، اما عنصر جادو در آن به شدت پررنگ است و این عنصر داستان را از مدار منطقی خارج نمی‌کند. گابریل گارسیا مارکز یکی از شاخص‌ترین نویسندگان رئالیسم جادویی است که آثار مشهوری مثل رمان صد سال تنهایی، پاییز پدرسالار، عشق در زمان وبا، ساعت شوم و… را خلق کرده است البته ممکن است که رئالیسم جادویی با سورئالیسم اشتباه گرفته شود. باید این نکته را در نظر داشت که سورئالیسم قواعد و قوانین منطقی جهان ما را ندارد و دنیایی که در آن ساخته می‌شود، دنیایی جدید با قواعد و قوانین منحصر به خودش است. مرشد و مارگاریتا از بولگاکف، مسخ، قصر و محاکمه از کافکا، زن در ریگ روان از کوبو آبه، پرنده‌ی کوکی، شهر گربه‌ها و ۱Q۸۴ از موراکامی از بهترین آثار ادبی سورئال هستند. ((گذری کنیم بر شباهت ، تفاوت و ارتباط رئالیسم و ناتورالیسم سبک رئالیسم با ناتورالیسم شباهت‌های بسیاری دارد و اغلب افراد این دو را با هم اشتباه می‌گیرند که البته حق هم دارند. چرا که ناتورالیسم یکی از سبک‌هایی است که از دل رئالیسم خلق شد و به نوعی رئالیسم مادر ناتورالیسم به شمار می‌رود. ناتورالیسم در اواخر قرن نوزدهم درست پس از جار و جنجالی که نظریات چارلز داروین به پا کرد، سر از ادبیات درآورد. امیل زولا (نویسنده‌ی آثار ارزشمندی مثل ژرمینال، پول و زندگی، سایه‌های شب و شاهکار) و ویلیام فاکنر (خالق آثار پراهمیتی مثل خشم و هیاهو، تابستان طولانی، سرخپوست می‌رود و…) از جمله نویسندگان موجه و مشهور ناتورالیست هستند)) رئالیسم اجتماعی  نویسندگان آثار رئالیسم اجتماعی به زندگی واقعی طبقه‌ی کارگر دقت و توجه ویژه‌ای دارند و در آثارشان این موضوعات را دقیقا مطابق با واقعیت به نمایش می‌گذارند. بینوایان از ویکتور هوگو یکی از بهترین داستان‌های رئال اجتماعی در جهان است. ناتورالیسم یا طبیعت‌گرایی  داستان‌های ناتورالیستی تحت تاثیر نظریات داروینی نوشته شدند. امیل زولا و ویلیام فاکنر از مهم‌ترین نویسندگان طبیعت‌گرا هستند.  رئالیسم روانشناختی آثار ادبی که در دسته‌ی رئالیسم روانشناختی گنجانده می‌شوند به دنیای درونی شخصیت‌های واقعی پا می‌گذارند و روان شخصیت‌های عادی جامعه را بررسی می‌کنند. رمان‌های ابله، شب‌های روشن، جنایت و مکافات، قمارباز و… از فئودور داستایفسکی بهترین و شاخص‌ترین آثار رئالیستی روانشناختی هستند.  رئالیسم سینک ظرفشویی آشپزخانه  رئالیسم سینک ظرفشویی آشپزخانه یک جنبش فرهنگی بود که در انگلستان شکل گرفت و بیشتر از اینکه در ادبیات حضور داشته باشد، از تئاترها و سریال‌های تلویزیونی سردرآورد. در این جنبش فرهنگی به مسائل و زندگی روزمره‌ی طبقات متوسط و پایین‌تر از نظر اقتصادی پرداخته می‌شد و موضوعات زیادی مثل سبک لباس پوشیدن، نوع خانه، تفریحات و روابط را دربرمی‌گرفت. رئالیسم سوسیالیستی  نویسندگان این شاخه از رئالیسم عموما مارکسیست‌‌ها بودند و هدف‌ آنها از نوشتن داستان آگاهی دادن به طبقات کارگر بود. آنها در آثارشان به دنبال بازتاب دادن سختی‌ها و فشارهایی بود که مردم این طبقه از جامعه تحمل می‌کردند و با جدیت برای برابری و آزادی تلاش می‌کردند. غلامحسین ساعدی، صادق چوبک، علی اشرف درویشیان و احمد محمود از بهترین نویسندگان ایرانی این سبک هستند.  ویژگی‌های رئالیسم در ادبیات  رئالیسم هم مثل هر مکتب دیگری قواعد و اصول دارد و برای اینکه یک اثر ادبی رئال شناخته شود، باید این قواعد و اصول را رعایت کرده باشد: داستان تصویری نزدیک، قابل درک و پر از جزئیات از واقعیت ارائه می‌دهد.  داستان به واقعیت شباهت زیادی دارد.  شخصیت‌های زنده و واقعی نسبت به پلات و وقایع اهمیت بیشتری دارند.  شخصیت‌های داستان در عین اینکه پیچیده هستند و هدفی را دنبال می‌کنند، باید واقعی باشند. شخصیت‌های داستان متعلق به طبقه‌ی اجتماعی متوسط و فرودست جامعه با وضعیت اقتصادی معمولی یا فقیر هستند. وقایع داستان باید منطقی باشند و ترتیب وقایع باید با عقل جور دربیایند. وقایع یا چینش آنها ابدا نباید احساسی یا فراواقعی باشد. شخصیت‌ها الگوی زبانی طبیعی دارند و مردم عادی جامعه دیالوگ‌های آن‌ها را به راحتی می‌فهمند. زبان فاخر، شاعرانه یا ادیبانه در داستان رئال جایی ندارد. راوی کاملا خنثی و بدون هیچ دیدگاهی داستان را روایت می‌کند. شقایق ابراهیم زاده دوست عزیز هدف از انتشار این لیست آشنایی کمی با رئالیسیم بود و امیدوارم تونسته باشم کمک کوچکی به شما در انتخاب این رئال های جذاب کرده باشم با تشکر

175

یادداشت‌ها