معرفی کتاب The Picture of Dorian Gray اثر Oscar Wilde

The Picture of Dorian Gray

The Picture of Dorian Gray

5.0
1 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

1

شابک
9781509827831
تعداد صفحات
288
تاریخ انتشار
_

توضیحات

        "The horror, whatever it was, had not yet entirely spoiled that marvellous beauty'
Enthralled by his own exquisite portrait, Dorian Gray exchanges his soul for eternal youth and beauty. Influenced by his friend Lord Henry Wotton, he is drawn into a corrupt double life, indulging his desires in secret while remaining a gentleman in the eyes of polite society. Only his portrait bears the traces of his decadence. The Picture of Dorian Gray was a succès de scandale. Early readers were shocked by its hints at unspeakable sins, and the book was later used as evidence against Wilde at his trial at the Old Bailey in 1895.
      

یادداشت‌ها

برای بار س
          برای بار سوم سراغ این داستان رفتم و مثل تمام دفعات پیش عاشقانه داستان را زندگی کردم و لذت بردم.
دوریان گری برای من همیشه یک جایگاه کاملا اختصاصی و خاص در قلبم داره، احتمالا جناب آقای اسکار وایلد بنده را جادو کردند.
با اینکه تقریبا خیلی از دیالوگ ها و سکانس هارو از بر هستم ولی هیچ از جذابیت این اثر برای من کم نکرده.
از حجم انبوه یادداشت و هایلایت در نسخه فیزیکی کتاب که نگم براتون(ولی بدونید خیلی زیاده).

دوریان گری عزیزم
پسر نازنینِ بیگناهِ گمشده من. قربانیِ زیبایی پرستیِ بشر.
مهم نیست که به چه سرنوشتی دچار شدی یا تقدیرت چی بود. بدون که تو مقصر نیستی.
متاسفانه دنیا بی رحم است و آدم هایش بی رحم تر.
تو مثل یک خمیر کیک آماده و نادان بودی و لُرد هِنری ... بله ‌. لُرد هِنری ، مثل یک آشپز حرفه ای تو را به یک کیک بسیار زیبا تبدیل کرد و سپس طبخ‌ات داد.
ولی این کیک که فقط از بیرون زیبا بنظر میرسد و فقط باید تماشایش کرد. فقط تماشا ، برای ابد.
دوریانِ معصومِ من.
باسیلِ نقاش به جسم تو مسلط شد ؛ ولی لُرد هِنری به روح تو دست پیدا کرد . روح لطیفِ پاکِ تو با یک لمس از طرف لُرد هِنری به سیاهیِ محض کشیده شد ، به عبارتی لُرد هنری باعث شد که تو به یک هیولا تبدیل بشوی.
ای کاش من یک پرتره از تو داشتم. احتمالا روزی پرتره تو را بر روی یک بوم نقاشی میکشم و در اتاقم آویزان کنم، امیدوارم پرترهِ چهره تو، واسطه ای بشود که بتوانم روحم را با شیطان معامله کنم تا همیشه جوان بمونم و سپس  زمانیکه که جانم  از زندگی جاودان به لب رسید،به پیش تو بیایم.
        

22