معرفی کتاب اصول و مبانی مشاوره اثر ساموئل تی. گلادینگ مترجم مهدی گنجی

اصول و مبانی مشاوره

اصول و مبانی مشاوره

4.5
2 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

4

خواهم خواند

4

شابک
9786007432372
تعداد صفحات
538
تاریخ انتشار
1397/12/2

توضیحات

کتاب اصول و مبانی مشاوره، مصحح پروین جمشیدیان.

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به اصول و مبانی مشاوره

نمایش همه

یادداشت‌ها

          این‌گونه می‌نویسم که نویسنده کتابی مهم در رشته‌ی تحصیلی مشاوره دارد.

مشاوره به‌عنوان یک حوزه علمی و هنری، تلاشی است برای برقراری توازن و تعادل میان ابعاد عینی (آبجکتیو) و ذهنی (سابجکتیو) فرایند مشاوره.

در این راستا، مشاور به‌ مانند یک هنرمند عمل می‌کند که قادر است به دنیای احساسات و هیجانات مراجع وارد شود و در عین حال اصول علمی و حرفه‌ای خود را حفظ کند.

ریشه‌های نظری این نگرش ترکیبی به مشاوره و روان‌درمانی به مدل «دانشمند-عمل‌گرا» (scientist-practitioner) برمی‌گردد که در کنفرانس بولدر (Boulder) مطرح شد. این مدل تأکید دارد که علم باید زیربنای عمل در حوزه روان‌شناسی بالینی باشد. 

هنر و علم مشاوره و روان‌درمانی در راستای مدل دانشمند-عمل‌گرا قرار دارند. بدین ترتیب، مشاوره به‌عنوان یک زیربنای علمی، کیفیت و تأثیر فرایند مشاوره را افزایش می‌دهد.

هنر مشاوره به معنای استفاده از این زیربنای علمی برای ایجاد مهارت‌هایی است که می‌توان آن‌ها را برای انواع مراجعان به کار برد. از سوی دیگر، هنر مشاوره با بعد ذهنی و علم مشاوره با بعد عینی مرتبط است.

با پیشرفت مراحل مشاوره، تمرکز مشاور می‌تواند به‌طور مداوم بین این دو بعد تغییر کند. در جلسات اولیه مشاوره، مشاور بیشتر به‌عنوان یک هنرمند عمل می‌کند و با بهره‌گیری از مهارت‌های گوش دادن، سعی در درک مراجع دارد. اما هنگامی که مشاور به مرحله استفاده از آزمون‌های روانی می‌رسد و به دنبال کسب درک عینی از مراجع است، کانون تمرکز به بعد علمی منتقل می‌شود. ترکیب هنر و علم می‌تواند رویکردی متعادل برای فرایند مشاوره ایجاد کند.

هنر مشاوره به‌طور قابل توجهی نوعی هنر است؛ فرایندی انعطاف‌پذیر و خلاق که در آن مشاور روش‌ها و رویکردهای خود را با نیازهای منحصر به فرد مراجع و نیازهایی که به‌طور ناگهانی خود را نمایان می‌کنند، تطبیق می‌دهد. جنبه دیگری از هنر مشاوره شامل صرف وقت و انرژی از سوی مشاور است؛ جنبه‌ای که از روان‌شناسی انسان‌گرا الهام گرفته شده و تأکید می‌کند که مشاوران باید در رویکرد خود انسانیت و صداقت را مدنظر قرار دهند.

علم مشاوره با ایجاد بعد عینی برای فرایند مشاوره، تعادل را به هنر مشاوره می‌بخشد. آنچه مشاوران حرفه‌ای را از امدادگران غیرحرفه‌ای متمایز می‌کند، جنبه علمی مشاوره است. بنابراین، مشاوران باید مانند مشاور عمل کنند اما همچون دانشمندان فکر کنند (مشاوران دانشمند).

تفکر مانند یک دانشمند مستلزم آن است که مشاور مهارت‌های لازم برای فرمول‌بندی مشاهدات، استنتاج‌های عینی، آزمایش فرضیه‌ها و ایجاد نظریه‌ها را داشته باشد. همچنین علم مشاوره ایجاب می‌کند که مشاوران مهارت‌هایی کسب کنند که بتوانند عینیت حرفه‌ای را در فرایند مشاوره تقویت کنند. برخی از این مهارت‌ها شامل مشاهده، استنباط، آزمایش فرضیه‌ها و ارائه نظریه‌ها هستند. برای اینکه مشاوران همچون دانشمندان فکر کنند، به مجموعه‌ای از مهارت‌ها نیاز دارند که شامل استفاده از آزمون‌های روانی، رویکرد سیستماتیک به تشخیص (diagnosis) و روش‌های تحقیق برای اطمینان از اعتبار و تأثیرگذاری فرایند مشاوره می‌شود.

مشاوره به‌عنوان یک حوزه حرفه‌ای، توسط انجمن مشاوره آمریکا به‌طور جامع تعریف شده است. این تعریف به‌کارگیری اصول بهداشت روانی و رشد روان‌شناختی یا انسانی را از طریق مداخلات عاطفی، شناختی، رفتاری و سیستمیک شامل می‌شود. این مداخلات همراه با استراتژی‌هایی هستند که به سلامت جسمی و روانی، رشد شخصی، پیشرفت شغلی و همچنین آسیب‌های روانی و فیزیکی می‌پردازند.

مشاوره به مسائل مرتبط با سلامت جسمی و بهداشت روانی، توسعه شخصی و حرفه‌ای، و آسیب‌های روانی و فیزیکی توجه دارد. به عبارت دیگر، مشاوران در زمینه‌هایی فعالیت می‌کنند که روابط را شامل می‌شوند، از جمله مشکلات موجود در روابط میان فردی و درون‌فردی. هدف این فعالیت‌ها یافتن معنا و توانایی سازگاری در محیط‌هایی مانند مدارس، خانواده‌ها و محیط‌های شغلی است. مشاوره نه‌تنها برای افرادی که ظاهراً عملکرد خوبی دارند، بلکه برای کسانی که با مشکلات جدی مواجه هستند نیز کاربرد دارد و به نیازهای طیف وسیعی از مراجعان پاسخ می‌دهد.

مراجعانی که به مشاوران مراجعه می‌کنند، معمولاً با مشکلات رشدی یا محیطی دست‌وپنجه نرم می‌کنند و مشاوران در راستای بهبود این مشکلات یا افزایش سازگاری به آن‌ها کمک می‌کنند. بسیاری از این مشکلات معمولاً با مداخلات کوتاه‌مدت قابل حل هستند؛ اما گاهی فرایند حل مسائل ممکن است شامل اختلالاتی باشد که در کتاب مرجع انجمن روان‌پزشکی آمریکا ذکر شده است.

مشاوره دارای بنیان نظری محکمی است و مشاوران در مکتب‌های مختلف آموزشی دیده‌اند و رویکردهای نظری متنوعی دارند، از جمله رویکردهای عاطفی، شناختی-رفتاری و سیستمیک. آن‌ها می‌توانند از این نظریه‌ها برای کار با افراد، گروه‌ها و خانواده‌ها بهره ببرند.

فرایند مشاوره می‌تواند هم به‌صورت رشدی و هم به‌عنوان یک مداخله تلقی شود. مشاوران توجه ویژه‌ای به اهداف درمانجویان دارند؛ بنابراین، مشاوره را می‌توان به‌عنوان انتخاب و تغییر در نظر گرفت. در برخی موارد، مشاوره به‌عنوان تمرینی برای اقدام عملی و جلوگیری از بی‌تحرکی تلقی می‌شود.

تعداد زیادی از دانشجویانی که به رشته مشاوره جذب می‌شوند، با مشکلات جدی در زمینه شخصیت و سازگاری مواجه هستند. بسیاری از این افراد پیش از پایان تحصیلات خود، به‌طور طبیعی از این رشته خارج می‌شوند یا در مورد دلایل خود برای ورود به آن تجدید نظر می‌کنند. انگیزه‌ها و دلایل نادرست برای انتخاب مشاوره به عنوان حرفه‌ای شامل موارد زیر است:

1. رنج عاطفی (Emotional Distress): افرادی که با مشکلات شخصی حل‌نشده دست و پنجه نرم می‌کنند و از نظر عاطفی یا هیجانی در عذاب هستند. این اصطلاح به معنای رنج و ناراحتی شخصی است.

2. مقابله نیابتی (Vicarious Coping): افرادی که زندگی خود را از طریق تجربه‌های دیگران سپری می‌کنند و زندگی معناداری برای خود ندارند. در اینجا، "نیابتی" به معنای احساس یا تجربه‌ای است که از طریق مشاهده رفتارهای دیگران به فرد منتقل می‌شود.

3. تنهایی و انزوا (Loneliness and Isolation): افرادی که فاقد دوستان و آشنایان هستند و از طریق مشاوره به دنبال ایجاد ارتباطات اجتماعی می‌گردند.

4. خواهش قدرت (Desire for Power): افرادی که در زندگی خود احساس ترس و ناتوانی می‌کنند و تمایل دارند دیگران را تحت کنترل خود داشته باشند.

5. نیاز به محبت (Need for Love): افرادی که خودشیفته و خودبزرگ‌بین هستند و بر این باورند که می‌توانند تمامی مشکلات را با ابراز عشق و محبت حل کنند.

6. طغیان نیابتی (Vicarious Rebellion): افرادی که در درون خود خشم حل‌نشده‌ای دارند و از طریق رفتارهای پرخاشگرانه و عصیان‌آمیز، احساسات و افکار خود را به بیرون منتقل می‌کنند.

این عوامل می‌توانند تأثیرات منفی بر روی عملکرد مشاوران داشته باشند و ضرورت دارد که دانشجویان قبل از ورود به این رشته، نسبت به انگیزه‌های خود آگاهی لازم را کسب کنند.
        

3