پرل باک، نویسنده‌ی امریکایی این کتاب نیمی از زندگی‌اش را در چین گذرانده، در کودکی همراه پدرش برای زندگی به چین رفته و همین باعث شده با خرافات، آداب و رسوم و راه و رسم زندگی آن‌ها بیشتر آشنا بشه و ظاهرا آثار زیادی در باب فرهنگ چین نوشته و داستان‌هایی در مورد این کشور داره. این کتاب هم برنده‌ی جایزه نوبل شده. داستان کتاب از آن‌جایی شروع می‌شود که ونگ لانگ جوانی است که جای خالی مادرش را در زندگی بسیار حس میکند و همراه پدر پیرش در روستایی زندگی می‌کند. زندگی آن‌ها با فقر و مشقت همراه هست ولی آن‌ها به یک چیز امید دارند و آن‌ هم زمینشان است. ونگ لانگ ازدواج می‌کند و طی سالیان ثروتمند می‌شود؛ البته با سخت‌کوشی و انرژی و وقتی که برای کار کردن و فرزندانش میگذاره و همینطور گذراندن روزهای سخت‌تری که همون روزها باعث رسیدن به این ثروت شده... ولی در وجود هر آدمی سایه‌های تاریکی وجود داره که وقتی بیدار میشن، خودشم از درک آن‌ها عاجزه... کتاب خوب و روانی بود.
        

          همین نسخه کتاب را چند سال پیش از دوستی امانت گرفتم و خواندم. داستان جوانی که در مزرعه‌‌شان به سختی کار می‌کند و صاحب همسر و فرزندانی می‌شود. داستان از بدبختی ،رنج و تلاش این خانواده که صاحب فرزندان پسر و دختری هم شده‌اند شروع می‌شود و هم دوران خوشی و زمین‌داری‌شان را نشان می‌دهد. از اوضاع اجتماعی و قحطی آن دوران می‌گوید و به روزگاری می‌رسد که صاحب عروس و نوه می‌شود. 
اینجاست که تفاوت فرهنگ نسل‌ها به شدت ونگ‌لانگ را متأثر می‌کند و در حالی که پسرانش برای خاک و زمین هیچ ارزشی قائل نیستند، او همچنان ثروت اصلی را زمین‌هایشان می‌داند.
بخشی از داستان که جنگ داخلی و شورش در چین را روایت می‌کند با انقلاب 1919 چین نزدیک است.
روایت مترجم کتاب هم از ترجمه و دیدارش با نویسنده، جالب است.
        

          رمانی کلاسیک ، بسیار زیبا و با داستانی فوق العاده جذابی بود و زبان بسیار روانی داشت که هر مخاطبی رو جذب خودش می کرد ، همچنین شخصیت پردازی داستان به قدری عالی بود که ادم احساس می کرد این شخصیت ها واقعا وجود دارند .
 پیشنهاد می کنم این اثر فوق العاده رو از دست ندید .