معرفی کتاب زخمی لبخند اثر زهرا یوسفان

زخمی لبخند

زخمی لبخند

4.3
12 نفر |
8 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

22

خواهم خواند

3

شابک
9786222851750
تعداد صفحات
74
تاریخ انتشار
1401/8/1

توضیحات

        دفاع از ارزش‌های انسانی در هر نقطه از جهان مورد تحسین ملت هاست و افرادی که در این راه از مال و جان خود می‌گذرند در هر ملتی ارزشمند و مورد احترام هستند و بعنوان اسطوره و قهرمان به مردم شناسانده می‌شوند. از هر فرصتی برای زنده نگه داشتن نامشان استفاده می‌کنند. زنده نگه داشتن قهرمانان است که معنای حقیقی ارزش‌ها را حفظ می‌کند و می‌تواند این ارزش‌ها را در جریان زندگی مردم بخصوص نسل جدید تزریق کند.
اینکه کسی جان خودش را برای بپا داشتن یک ارزش فدا کند یعنی رویاندن و به ثمر نشاندن و منتشر کردن این ارزش در بطن جامعه. علی خلیلی جوان دهه هفتادی که زندگی ساده و آرامش را در گوشه‌ای از شهر با مسجد، هیأت و طلبگی و تربیت نوجوانان پر می‌کند و در این مسیر با جدیت تمام از انجام کوچکترین کار‌ها ابایی ندارد. علی خلیلی نماد تک تک جوانانی است که هر کدام در دلشان شور و شعور انقلابی را دارند و محبت اهل بیت (ع) و نشاط بندگی‌شان به آن‌ها قدرت بخشیده است تا در مسیر حق درستترین انتخاب را داشته باشند. برخلاف آنچه دشمنان ایران اسلامی می‌خواهند و سعی می‌کنند که جوانان را بی‌نشاط، خسته، خموده و خالی از هر دلبستگی اعتقادی نشان دهند ولی وجود جوانانی چون شهید علی خلیلی و تمام شهدای دهه هفتادی و هشتادی مهر باطلی بر خیال آنهاست.
علی خلیلی در 25 تیر ماه سال 1390(شب نیمه شعبان)وقتی در خیابان متوجه تعرض چند جوان با حالت غیر طبیعی به دو خانم جوان می‌شود، جلو می‌رود و تذکر می‌دهد. دو خانم جوان موفق به فرار می‌شوند ولی شهید خلیلی با ضربه چاقوی یکی از جوان‌ها زخمی و شاهرگ گردنش بریده می‌شود. کتاب زخمی لبخند روایت‌هایی از زندگی و شرح ماجرای آن شب و دو سال مجروحیت و نهایتاً شهادت علی خلیلی است که از زبان مادر و یکی از دوستان نزدیگ این شهید عزیز روایت شده است.
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به زخمی لبخند

نمایش همه

لیست‌های مرتبط به زخمی لبخند

یادداشت‌ها

          این کتاب را به‌تازگی انتشارات پرکار و متعهد شهید کاظمی به قلم خانم زهرا یوسفان روانه بازار نشر کرده است. روایت‌هایی خوشایند از زبان مادر شهید و یکی از دوستان علی. نمودی از حجب و حیا و خلوص و جهاد این شهید راه فضیلت. شهید فریضه بزرگ اما مظلوم و متروک امر به معروف و نهی از منکر. 
علی خلیلی، طلبه کوشا و بی‌ادعایی بود که در شب نیمه شعبان سال۱۳۹۰ در شرق تهران، حین فریضه امر به معروف و برای دفاع از ناموس ما، شاهرگش دچار آسیب و جراحت شد. بعد از آن شب سخت لطمه و جراحت که تا مرز شهادت رفت و برگشت، سلوک نویی در زندگی این جوان دهه هفتادی آغاز شد. 
این کتاب هم عمدتا همین مقطع را به خوبی و شیرینی پوشش داده است. صفا و سادگی او، عشق و محبت او به اهل‌بیت علیهم السلام خصوصا به حضرت صدیقه طاهره سلام ا... علیها، حرص و جوش برای تربیت بچه‌های مردم، کار و دوندگی در هیات و حوزه و اردوهای دانش‌آموزی، احترام خانواده، بی‌تعلقی به دنیا، شوق شهادت و دل کندن از این خراب‌آباد و... در گوشه‌گوشه گفتارهای کتاب منعکس شده است.
 کتاب روان است و بدون دست‌انداز. به دنبال به رخ کشیدن وزن ادبی و غنای روایی خودش نیست. آیینه‌ای است ساده از شهیدی گمنام، مظلوم، غریب و البته دست نیافتنی برای ما. این کتاب را از این نظر می‌ستایم که اتقان و سندیت خاطرات را فدای جذابیت و جذب مخاطب و این حرف‌ها نکرده است.  زخمی لبخند اگر چه کتابی مناسب برای بچه‌هیاتی‌ها، فعالان در بسیج و مدرسه و حوزه است اما با طرح جلد بهتر و عمومی‌تری می‌توانست مخاطب عام را هم به سمت خودش بیشتر بکشاند. چرا که حکایت علی خلیلی، حکایت جوان از جان‌گذشته‌ای است که هستی‌اش را فدای مردم ایران کرده است. امیدوارم جزوه کوچک زندگی شگفت علی آقای خلیلی را همه بخوانند و بزرگ بدارند.
        

0

        🥀                          معرفی_کتاب                                  🥀                     

#زخمی_اشک
#ناشر:شهید_کاظمی
#نویسنده؛زهرا_یوسفان

موضوع کتاب زخمی لبخند،روایت هایی از زندگی مربی جهادگر شهید علی خلیلی.
که این روایت ها توسط مادرِ عزیز شهید و حاج آقا(طلبه مسجد محله و هیئت شهید)توسط خانم یوسفان به متنی دلنشین و سراسر بغض و دل شکستگی چاپ شد.

♡مادرِ شهید از حقیقت و ماجرای شهادت پسرش و اینکه چرا او را "شهید غیرت،شهید امر به معروف،مدافع ناموس،طلبه شهید"نامیده اند با لحنی مادرانه روایت می کند.

♡حاج آقا او را به زعم خود 《مربی مجاهد》 نامیده چرا که مربی مجاهد یعنی همه ی آنچه باید درباره ات گفت.
_مربی که باشی،باید مراقب باشی،مراقب فکر و عملت.
_مجاهد که باشی،باید آماده باشی برای هر عملی که درست است.
همین است.تمام زندگی ات و حالا در ادامه حیات جاویدت مربی ای مجاهد  بودی و هستی.

♡زندگی نامه شهدا رو زیاد خوندم اینبار اما به نوجوانی رسیدم که در ۱۸ سالگی اش دلش گره خورده به چادر حضرت زهرا (س).نوجوانی که برای رسوندن بچه های هم محله ای به راه درست زندگی،پول جمع می کنه تا دلشون رو توی مسجد گوهرشاد به حضرت رئوف بسپارند.
فکر نمی کردم یه کتاب با این حجم کم چنان آتیشی به دلم بندازه که ساعتها باهاش گریه کنم شاید برای تو و خوب بودنت،شاید برای خودم و گناهام😔💔


حرف دل مادر شهید؛
نمی خواستم بعد از دیدن سنگ قبر روبه رویم و این لبخندت توی قاب عکس،سهم هیچ مادر دیگری بشود.



#شهیدانه#کتاب#مادر_شهید#امر_به_معروف#مدافع_حرم#غیرت#ناموس#عقیده#ایمان#شهید_خلیلی
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

8