معرفی کتاب بیست: رمان ترک سیگار اثر ریچارد بیرد مترجم نیما ملک محمدی

بیست: رمان ترک سیگار

بیست: رمان ترک سیگار

ریچارد بیرد و 2 نفر دیگر
3.2
8 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

10

خواهم خواند

2

شابک
9789643628161
تعداد صفحات
308
تاریخ انتشار
1398/10/10

توضیحات

        تاسیس باشگاهی برای سیگاری ها فکر تازه ای نیست. در انتهای قرن نوزدهم تعدادی باشگاه ویژه ی سیگاری ها در لندن وجود داشت که همگی هم پر رونق بودند. این باشگاه ها ((دیوان)) خوانده می شدند... دیوان از نظر لغوی ریشه در زبان فارسی دارد. این کلمه که سکندری خوران راه خود را به زبان انگلیسی باز کرده و معنایش از مجموعه ی اشعار به بارگاه و بعد به اتاقی که یک سمتش به حیاطی باصفا باز باشد و بعد به یک جور مبل تغییر کرده، در مقطعی هم بر باشگاه ویژه ی سیگاری ها دلالت می کرده و به خوبی نشان می دهد چگونه از یک نقطه عزیمت یکسان، در این مورد یک کلمه، می توان به چیزهای متفاوتی رسید و از منشا اولیه اش فرسنگ ها دور شد. دیوان های اواخر قرن نوزدهم مکانی بودند برای جنتلمن های انگلیسی تا در آرامش سیگار بکشند. این باشگاه ها همچنین محلی بودند برای در امان ماندن از زن ها که عضویت شان مطلقا ممنوع بود. اما حالا که در پایان قرن دیگری هستیم، همه چیز فرق کرده. سیگار دموکراتیزه شده.. سیگار به اعتیاد علنی قرن بدل شده، اعتراف بین المللی به این که تنفس هوا به خودی خود کافی نیست.
      

یادداشت‌ها

          کتاب را همزمان با کتاب <a href='https://www.goodreads.com/book/show/42850740'>ترک آسان سیگار: به روش آلن کار</a> و در دوره‌ی ترک سیگار خواندم.
این توضیحات را دادم تا خواننده‌ی این سطرها تا حدودی در جریان وضعیت روانم هنگام مطالعه‌ی اثر باشد.

کتاب برای من بسیار تاثیرگذار بود. بسیار دوستش داشتم. از شخصیتی مثل والتر، که تداعی‌کننده‌ی همان عموی پیر مادرمان است که ۸۰ سال روزی دو پاکت سیگار کشیده است و به نظر سالم و سرحال است! تا نحوه‌ی روایت داستان که به نظرم کاملا بدیع و خاص بود. همه و همه برای من لذت‌بخش و دوست‌داشتنی بودند.

هر فصل از کتاب، که با عنوان «روز» مشخص شده است نشان‌دهنده‌ی آن روزی است که کاراکتر اصلی داستان، گرگوری تصمیم به ترک سیگار گرفته است، دیگر سیگار نمی‌کشد و به جای آن هر زمان که دلش سیگار می‌خواهد دست به قلم می‌برد و می‌نویسد. در هر کدام از این فصل‌ها چند قطعه داستان، در زمان‌ها و مکان‌های مختلف، روایت می‌شود و در طول کتاب پیش می‌رود. به این معنی که در هر فصل شما هم شاهد گرگوری سیگاری خواهید بود و هم شاهد گرگوری ترک‌کرده و هم گرگوری جوان در پاریس و ... .

این شیوه‌ی روایت مرا به یاد فیلم Memento از کریستوفر نولان انداخت.
        

1