معرفی کتاب نوشتن، همین و تمام اثر مارگریت دوراس مترجم قاسم روبین

نوشتن، همین و تمام

نوشتن، همین و تمام

مارگریت دوراس و 1 نفر دیگر
3.6
10 نفر |
4 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

16

خواهم خواند

20

شابک
9789642071258
تعداد صفحات
168
تاریخ انتشار
1396/9/4

توضیحات

        
کتاب نوشتن داستان خود نوشتن است، داستان کلمه، همینی سیاهی نقش بسته بر لوح سفید کاغذ، همین کلامی که مجرد است و در عین حال همبسته طراحی است پرداخته-نپرداخته در پس ذهن. نوشتن، گذر کلمه است از مسیر ظاهرا کوتاه بین ذهن و کاغذ. گرفتاری نوشتن، برای کسی که می نویسد، متفاوت از انتخاب مضمون و دورنمیه است، متفاوت از کلام صرف و وسواس های زینتی یا کلام خوش ساخت یا حتی نگرانی و ناهمواری زبان و جز این ها. نوشتن، صیانت از آدمیزاد و عالم هستی است به یمن کلام، گنجاندن جهان واقع است در عرصه تخییل، و بعد نقش زدن آن بر دل کاغذ. کلمه به تنهایی صورت نمی بندد.«آن که می نویسد، همراه تمام جهان می نویسد، نه به تنهایی» کلام، زیسته اگر باشد، عجین می شود با نویسنده. «نوشته منمو کلام مکتوبم من. می نویسم، از تن بیچارگان جهان می نویسم، پس نمی میرم...به گرد آن نمی رسد مگر زندگی،  خود زندگی.»

      

لیست‌های مرتبط به نوشتن، همین و تمام

خانواده من و بقیه حیواناتخداحافظ گاری کوپرلیدی ال

سیاهه‌ی صدتایی رمان

100 کتاب

اولا صد تا بيش‌تر شد، گفتيم صد و ده تا بشود تيمنا و تبركا، آن هم نشد! مي‌توانيد خودتان تا صد و ده را پر كنيد. ثانيا براي بعضي از كتاب‌ها كه ترجمه‌هاي متعدد داشت، ترجمه‌ي به‌تر را -به انتخابِ خودم!- برگزيدم. ثالثا نه كسي با خواندنِ رمان بي‌دين مي‌شود، نه دين‌دار، اين هر دو، كارِ آخوند است! رابعا اين‌چنين سياهه‌اي را آن‌چنان كه پيش‌تر گفته‌ام، قديم‌ها ناصرزاده‌ي عزيز به ما -به دوستانم و نه به من!- پيش‌نهاد كرده بود، اما از آن‌جا كه سياهه‌ي وي را نيافتم، سياهه‌ي خود را نوشتم، كه يحتمل حذف و اضافاتي دارد. خامسا شايد بعضي از رمان‌هاي تازه منتشر شده مثلِ "سورِ بز" از دستم در رفته باشند، اما از آن‌طرفِ قضيه شايد بعضي از رمان‌هاي قديمي را نيز فراموش كرده باشم، مثلِ "هكلبري فين" يا "تام ساير". اين به آن در. سادسا در اين سياهه‌ي رمان، كتاب‌هايي وجود دارند كه اصالتا رمان نيستند، مثلِ "هفت روزِ آخر" رضا بايرامي. سابعا اگر پنج دقيقه‌ي ديگر به من وقت مي‌دادند، نامِ بيست رمانِ ديگر را اضافه مي‌كردم، و يحتمل نامِ ده كتاب را نيز حذف. اما به هر رو شما مي‌توانيد مطمئن باشيد كه از اين صد و اندي، دستِ كم پنجاه تا را بايد (حتا در دورانِ سپري‌شده‌ي بايدها و نبايدها!) بايد خواند... ثامناً -كه خيلي سخت است- همان هشتماً! بعضي از جاهاي خالي را كه بدجوري توي ذوق مي‌زد با توضيحاتي بي‌ربط پر كرده‌ام. ترتيب هم كاملا تصادفي است. تاسعاً اين قلم آن‌قدر از استعداد و فروتنيِ توامان برخوردار مي‌باشد كه كارهاي خودش را در اين سياهه نياورده باشد. منتقدانِ گرامي بي‌جهت دنبال‌شان نگردند!!! رضا امیرخانی، اردیبهشت 1397 *هشت‌تایش اینجا جا نشد: سنگ صبور (صادق چوبک)، بارون درخت نشین (ایتالو کالوینو)، سنگ‌اندازان غارِ کبود (داوود غفارزادگان)، روی ماه خداوند را ببوس (مصطفا مستور)، مرغان شاخسار طرب (کالین مک کالوی)، صد سال تنهایی (گابریل گارسیا مارکز)، مجمع الجزایر گولاک (الکساندر سولژنیتسین)، مسخ و درباره‌ی سمخ (کافکا و ناباکوف).

122

پست‌های مرتبط به نوشتن، همین و تمام

یادداشت‌ها

sajede

sajede

1403/1/11

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

0