روزها، ماه ها، سال ها

روزها، ماه ها، سال ها

روزها، ماه ها، سال ها

لیانکه یان و 2 نفر دیگر
4.5
2 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

3

خواهم خواند

2

شابک
9789644084140
تعداد صفحات
102
تاریخ انتشار
1395/10/27

توضیحات

        
آن سال، به نظر می رسید که خشکی نمی خواهد به پایان برسد، خود هوا نیز ظاهرا به خاکستر تقلیل یافته بود و زغال روزها در دست هایمان تحلیل می رفت. خورشید در قالب خوشه هایی نامحدود بالای سرمان می درخشید. پدربزرگ از صبح تا شب بوی موهای سوخته خود را می شنید. گاهی دستش را در خلا دراز می کرد. آن وقت می توانست بوی گند ناخن های ارغوانی اش را حس کند.

      

یادداشت ها

ندا

1402/2/19

          درباره کتاب👇
〰️ داستان "روزها، ماه‌ها، سال‌ها" پس از یک مهاجرت دسته جمعی عده‌ای اتفاق می‌افتد، داستان دارای سه شخصیت است؛ یک پیرمرد۷۲ساله، یک سگ کور و یک ساقه ذرت. 

〰️داستان بر این قرار است که، پس از اینکه همه‌ی افراد یک روستا به دلیل خشکسالی روستای خود را ترک می‌کنند، پیرمرد تصمیم بر ماندن در روستا می‌گیرد. او با یک سگ نابینا دوست می‌شود و برای پرورش یک ساقه ذرت در حال رشد که تنها امید زنده ماندن و در امان ماندن او از گرسنگی در آن شرایط است، تلاش می‌کند. 

〰️و همچنین این گیاه نشان‌دهنده آینده روستا به عنوان منبع تأمین بذر برای فصول آینده‌ است. 
گویی پیرمرد در سیاره ای بایر رها شده است نه در روستای زادگاهش... او وظیفه‌ی خود در قبال گیاه را بسیار جدی می‌گیرد و پوچی و تنهایی زندگی را ورق می‌زند و نشان می‌دهد با تمام سختی‌ها، زندگی ارزش زیستن دارد. 

〰️ دنیای پیرمرد در این داستان به شدت زنده است؛ او صدای رشد گیاه و غروب خورشید را می‌شنود، او با سگش صحبت می‌کند و به نظر میرسد سگ تمام حرفهای او را می‌فهمد، نورخورشید را روی ترازو وزن می‌کند، وقتی خورشید به اوج خود می‌رسد او صدای سوزش موهایش را می‌شنود و... او بسیار با محیط اطراف خود هماهنگ است. 

〰️ لیانکه توصیف‌های واضح و قابل لمسی از روستاهای آسیب‌دیده از خشکسالی و دشواریهای پیش آمده و همچنین درون ذهن، قلب و روح پیرمرد و سگ در داستان به نمایش در می‌آورد. 

〰️داستان به خوبی نبرد انسان و طبیعت، نیستی و هستی، مرگ و زندگی را به تصویر می‌کشد و می‌توان این داستان را به عنوان یک روایت آخرالزمانی نیز دانست. 

〰️ لیانکه که از نویسندگان مشهور چینی است این داستان را در سال ۲۰۰۲ نگاشته است، او از نویسندگان مشهور و مخالف دولت چین می باشد که بعضی نوشته های او در کشورش ممنوع الچاپ می‌باشد. 
لیانکه در سال ۲۰۱۴ برنده #جایزه_فرانتس_کافکا شد و دوبار در فهرست نهایی جایزه بین‌المللی #بوکر قرار گرفت.
        

16