دوستی: چند رویکرد به یک مفهوم

دوستی: چند رویکرد به یک مفهوم

دوستی: چند رویکرد به یک مفهوم

2.5
2 نفر |
3 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

5

خواهم خواند

3

ناشر
هرمس
شابک
9789643637934
تعداد صفحات
108
تاریخ انتشار
1391/8/30

توضیحات

        
آیا دوستی امری تجملی در روابط ماست و بدون دوستان هم زندگی سامان دارد یا بر عکس دوستی از نیازی واقعی نشئت می گیرد و زندگی خالی از دوست بی سامان است؟
به نظر یکی از بزرگترین متفکران کل تاریخ بشر،ارسطو،دوستی نه تنها ضروری بلکه زیبا و شریف است.
حتی اگر برای دوستی ضرورت هم قائل نباشیم،در سودمندی دوستی و اهمیت زیاد آن نمیتوانیم شک کنیم.
مجموعه حاضر حاصل کوششی است برای فراهم آوردن پژوهشهایی معتبر راجع به دوستی در قالب کتابی واحد.
در این مجموعه دوستی از منظرهای دین و فرهنگ،فلسفه،اخلاق و روان شناسی بررسی می شود خوانندگانی که با آثار فلسفی چندان انس و الفتی ندارند،مقاله (دوستی از منظر روان شناسی) را جذابتر خواهد یافت.

      

یادداشت‌ها

          اولین بار که دوستی از منظری جدی برایم نمایان شد هنگامی بود که جمهورِ افلاطون را می‌خواندیم. اواخری که او آرمان‌شهرش را ترسیم می‌کند مفهوم تجمل، که یادم نیست ترجمۀ چه بود، را در این تصویر مشهور وارد می‌کند. می‌گوید تجمل باید باشد. نکتۀ جالبِ اینجاست که او بزرگترین تجمل را «دوستی» می‌داند. دوستی نه یک فضیلت بلکه یک ضرورت است. بنابراین، گاهی باید به آن بیش از مداقه‌های تجربی نگریست. دوستی چه می‌کند؟ جدای تعامل و معاشرت؟ به نظر می‌رسد ویژگیِ دوستی وسیع‌تر از این کارکردهای ساده است. چیزی که این کتاب در اهمیت آن می‌گوید را شاید خیلی از ما به آن رسیده باشیم. دوستی جهان را ما را وسعت می‌دهد، ما را شکوفا می‌کند، دوست کمک‌دهنده است و تسلی‌بخش. دوست گاهی افیون است و گاهی فراتر می‌رود و درمان‌گر می‌شود. مترجم کتاب آمده چند مقاله از منابع مختلف گزینش کرده تا این مفهوم را توسعه دهد. نمایی کلی از پنج مقاله و مدخل کتاب به دست می‌دهم و در آخر دربارۀ رویکرد کتاب یک نکته می‌گویم.
مقالۀ اول دوستی از منظر دین و فرهنگ (غربی) است. ترجمۀ مدخل دوستی در دایرةالمعارف دین و اخلاق است. در این مقاله ابتدا جایگاه مبحث دوستی در دوران باستان آمده، سپس در دو قسمت جداگانه دوستی را در عهدین بررسیده است. در ادامه سه موضوع مهم و شاید جالب را آورده، نسبت دوستی و نوجوانی-جوانی، تعداد دوستان و نقش انتخاب در دوستی، و انواع دوستی. بخش دیگری از این مقاله هم تحلیل‌هایی است از اقوال دیگران دربارۀ اقوال حکما و فیلسوفان یونان و روم باستان دربارۀ دوستی.
مقالۀ دوم دوستی از منظر تاریخ فلسفه است، ترجمۀ مدخل دوستی در فرهنگ‌نامۀ تاریخی مفاهیم فلسفه (ویراستۀ ریتر و همکاران). چنانکه از این فرهنگ‌نامه انتظار می‌رود با نگاهی تاریخی این واژه و سیر معناییِ آن را پی می‌گیرد، از پیشاسقراطیان گرفته تا یونان و روم باستان، سپس مسیحیت و رنسانس و عصر جدید.
دوستی از منظر فلسفه مقالۀ سوم است که ترجمۀ مدخل دوستی در دایرةالمعارف راتلج است. همانطور که انتظار می‌‎رود این مقاله نیز تطور مفهوم دوستی را از فلسفۀ قدیم تا فلسفۀ قرون وسطای مسیحی و دورۀ جدید و قرن بیستم بررسیده است. در این مقاله دقت‌های فلسفی و فکری بدیعی شده و شاید صرفاً گردآوری نباشد. مثلاً در دروۀ جدید عمدتاً به کانت می‌پردازد و تأثیر همزمان لوتر و تبیین‌های قدیم (ارسطویی) را در دوستی از نگاه فیلسوف آلمانی نشان می‌دهد. همینطور هنگامی که جلو می‌آید و به قرن بیستم می‌رسد به تأثیراتی می‌پردازد که دیدگاه کانت در فیلسوفان جدید دارد.
مقالۀ چهارم دوستی از منظر اخلاق است که ترجمۀ مدخل دوستی در دایرةالمعارف اخلاق است. به نسبت دوستی با اخلاق و مفهوم خوبی می‌پردازد: خوبیِ دوستی چیست و چه پیوندی با چیزهای خوب دارد، چه جایگاهی در زندگی انسان دارد و مسائلی مانند این‌ها.
مقالۀ آخر ترجمۀ مدخل دوستی در دایرةالمعارف رون‌شناسی با عنوان «دوستی از منظر روان‌شناسی» است. در متون روان‌شناختی عموماً تعریف واحدی از دوستی نیست و به آن چندان نیندیشیده‌اند، با این حال نویسنده در نلاش است عواملی را لیست کند که طبق پژوهش‌هایی که به آن اشاره می‌کند برای شکل‌گیریِ دوستی لازم است .
اما حرف خودم. در مواجهه با این دسته از کتاب‌ها یک «خب، که چی» همیشه لازم است. فرهنگ‌نامه‌هایی که این مقالات از آن‌ها انتخاب شده است عموماً فلسفی و تخصصی‌اند. منِ نوعی اگر بخواهم دربارۀ دوستی چیزی بیشتر بدانم بدون شک مخاطب این فرهنگ‌ها و نویسنده‌ها نیستم. به من هیچ دخلی ندارد که دوستی در تطور مفهومی‌اش چه‌ها بر سرش آمده. اینجاست که داستان کاربردی‌سازی علوم انسانی پیش می‌آید. اگر بنا بر این گذاشته شده که این کتاب به «دوستی» کمک کند به احتمال زیاد این نوع کتاب‌ها هیچ جایگاهی نخواهند داشت.

        

4

          فرایندی که افراد با آن دوستی‌ها را ایجاد می‌کنند در حوزه پژوهش توجه چشمگیری به خود جلب کرده. بر اساس این پژوهش‌ها برای اینکه دوستی ایجاد شود، چهار مجموعه از عوامل باید جمع باشد: عوامل محیطی، فردی، موقعیتی، دوقطبی. در سودمندی دوستی نمی توان شک کرد. حضور دوست معاشرت و تعاملی را برای ما ممکن می‌سازد که چون صادقانه و از موضع برابر است عاملی مثبت در شکوفایی شخصیت ما به حساب می‌آید. دوست حامی ما در رسیدن به اهدافی است که در زندگی برای خود در نظر گرفته‌ایم دوست کمک دهنده و تسلی بخش ماست. در گرفتاری‌ها و مصیبت‌ها صادقانه حال ما را خوب می‌کند و در خوشی‌ها پا به پا خوشی می‌کند. از نظر ارسطو دوستی نه تنها ضروری بلکه زیبا و شریف است. بعضی والدین، فرزندان را در سنین پایین از دوستی‌ها منع می‌کنند درصورتی که باید آن را حکیمانه پرورش دهند و هدایت کنند. مسئله‌ی جایگاه دوستی در تعلیم و تربیت از همینجا شروع می‌شود.
در این کتاب دوستی از منظرهای دین و فرهنگ، فلسفه اخلاق و روانشناسی بررسی می‌شود. بخش دوستی از منظر دین و فرهنگ (غربی)، ابتدا جایگاه مبحث دوستی در دوران باستان را مطرح می‌کند و بعد در دو قسمت جداگانه دوستی در عهد عتیق و یهودیت و دوستی در عهد جدید و مسیحیت را بررسی می‌کند. موضوعات مهمی چون نسبت دوستی و نوجوانی یا جوانی، تعداد دوستانی که شایسته است هر آدمی داشته باشد و نقش انتخاب در دوستی در این بخش مورد بحث قرار می‌گیرد.
در قسمت دوستی از منظر فلسفه، موضوع دوستی در فلسفه قدیم، فلسفه قرون وسطای مسیحی، فلسفه دوره جدید و فلسفه سده‌ی بیستم را به ترتیب در چهار قسمت می‌خوانیم.
دوستی از منظر اخلاق، که نویسنده در این بخش به نسبت دوستی با اخلاق و مفهوم محوری آن یعنی خوبی می‌پردازد. خوبیِ دوستی به چیست؟ این خوبی چگونه پیوندی با خوبی دیگر چیزهای خوب دارد؟ دوستی چه جایگاهی در زندگی دارد؟
کتاب در بخش دوستی از منظر روانشناسی ابتدا با استناد به یافته‌های پژوهشی نتیجه می‌گیرد که دوستی نقش محوری در زندگی افراد دارد. سپس به تلقی‌های متفاوت از دوستی می‌پردازد و با بیان این نکته که تعریفی واحد از دوستی وجود ندارد در دو قسمت کوتاه تعریف‌های متخصصان و تعریف‌های مردم عادی را از مقولۀ دوستی مطرح می‌کند.
برخی پژوهش‌های روانشناختی توجه زیادی را به رابطه دوستی اختصاص داده و نظریه‌های متعددی عرضه کرده‌اند. در ادامه چهار مجموعه از عوامل مطرح می‌شود که بر اساس پژوهش‌ها برای شکل گیری دوستی لازم است. در نهایت با پرداختن به معیارهای دوستی، نتیجه گیری می‌شود که به رغم کمبود‌هایی که در وجه نظریه‌ی پدیده‌ی دوستی و ابزارهای سنجش آن وجود دارد تاکنون پژوهش‌های روانشناختی فراوانی درباره دوستی پدید آمده که اهمیت آن را در زندگی آدمی نشان می‌دهد و فرآیندی را که در این رابطه مهم شکل می‌گیرد روشن می‌سازد.
مشکلی که وجود دارد این است که در این کتاب به دوستی در ادیان و فرهنگ‌های غیر غربی خصوصاً فرهنگ ایرانی و نیز دوستی در فرهنگ اسلامی پرداخته نشده است.
        

3