میان سایه های خاکستری داستان تلخ دیگری از جنگ جهانی دوم....روایت زندگی افراد بی گناهی  که از خانه، عزیزان و وطنشان دور افتاده اند.
داستان این کتاب درباره خانواده ۴ نفره ایست که پس از دستگیری پدر، بقیه افراد خانواده نیز بهمراه افراد بی گناه دیگری به اردوگاه تبعید میشوند و تمام اتفاقات در طی مسیر و زندگی در اردوگاه از زبان دختر خانواده  که نقاش ماهری ست تعریف میشود .لینا تمام رنج و مشقتی که بر خود ،خانواده و دیگر تبعید شدگان وارد میشود را نقاشی میکند در ابتدا به این امید که شاید بتواند برای پدرش رد و نشانی از انها باشد اما در انتها........
داستان در عین تلخی که داشت قشنگ بود و کشش خوبی تا انتها داشت .شخصیتها خیلی خوب پردازش شده بودند و ذکر جزییات بی نظیر بود و خیلی خوب میشد در ذهن تصویر سازی کرد.با وجود حزنی که در انتهای داستان بود به نظرم زیبا تمام شد.
        

          ميان سايه هاي خاكستري....
داستاني پر از درد و نفرت...

داستان اين كتاب از زبان دختر 16 ساله ي ليتوانيايي تعريف ميشه.
اين داستان از چهره ي زشت و نفرت انگيز شوروي با رهبري استالين پرده برميداره. چهره اي كه توي جنگ جهاني دوم كمتر بهش پرداخته شده و بيشتر اوقات ناديده گرفته شده.
ميان سايه هاي خاكستري داستاني مردماني ست كه سال ها بعد از اسارت هم ميترسند كه تعريفش كنند. مردماني كه از خانه و اشيانه ي خودشون دورشدن، به بردگي گرفته شدن، به كار اجباري وادار شدن ولي هيچ صدايي ازشون درنيومد.
ميان سايه هاي خاكستري درباره ي اميد دست نيافته ست، اميدي كه جنگ نابودش كرد و به ياس تبديل شد...
ميان سايه هاي خاكستري درباره ي راز عميقي ست كه مردم ليتواني سال هاي سال توي دلشون نگه داشتند و هيچوقت به لب نياوردند و نخواهند آورد.
ميان سايه هاي خاكستري درباره ي دردي پنهان است، رنج انسان به دست انسان.