معرفی کتاب ویرانی و قیام اثر لی باردوگو مترجم بهناز ولی پور

ویرانی و قیام

ویرانی و قیام

لی باردوگو و 1 نفر دیگر
4.2
7 نفر |
3 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

19

خواهم خواند

6

ناشر
امضا
شابک
9786005349573
تعداد صفحات
418
تاریخ انتشار
1398/1/2

توضیحات

        کتاب حاضر، جلد سوم از این مجموعه و داستانی هیجان انگیز است که با زبانی ساده و روان نگاشته شده است. در این داستان آلینا فرصت زیادی ندارد. برای نابودی دارکلینگ باید مرغ آتش بی جا و مکان را هر چه سریع تر بیابد. مل تنها کسی است که آلینا می تواند در این دنیای کاملاً بی ثبات به او اعتماد داشته باشد.
      

لیست‌های مرتبط به ویرانی و قیام

یادداشت‌ها

солнце;

солнце;

1404/2/19

          گریشا،مجموعه ای که در لیستم خاک میخورد و برای خواندنش خیلی اشتیاق داشتم.
خلاصه:تاریکی دریای موهوم درحال گسترش است و آلینا استار کوف دختری معمولی که کمتر توجهی به او میشود به یکباره شاهد تغییر عظیمی در زندگی‌ش میشود.او فراخوان خورشید است!چیزی که صدها سال آرزوی مردم راوکا و عامل نجاتشان است.ولی آیا آلینا آمادگی رویارویی با قدرت نوظهور و زندگی دگرگون شده اش را دارد؟
انتقادات:به نظر من با توجه به اینکه این مجموعه اولین کتاب نویسنده بوده به خوبی از پس نوشتنش بر اومده(هرچند کمی ایراد داشت ولی با داستان و فضای مناسب قابل چشم پوشی بود)شخصیت های کتاب به خوبی توصیف شده بودند و همچنین فضاسازی داستان طوری بود که به راحتی باهاش کنار اومدم.
و شاید تنها چیزی که یکم منو اذیت کرد شخصیت آلینا و اون حس عدم اعتماد بنفس و خود کم بینی ای بود که تقریبا تا نیمه جلد اول همراه شخصیت اصلی داستان بود و رفته رفته در طی داستان به نوعی ورق برگشت!
 درباره ترجمه کتاب هم نمیشه ایرادی ازش گرفت،و در نهایت انقدر از پایان داستان خوشحالم که میخوام گریه کنم(سخن آخر:گریشا بخونید)
        

20

chino

chino

1404/3/23

        عالی بود...خدایا...
چی میتونم بگم
فقط...خیلی عالی بود!
بازم‌ ماجراجویی بیشتر، سیاست های بیشتر، مرگ ها‌ی بیشتر...
ترکیب کاملی از همه چیز.
ترس، عشق، رویا، جادو، طنز، درد، مرگ، زندگی، امید....
همه چیز سر جای خودش، در لحظه‌ی خودش درخشید.

میشا...پسر قشنگم تو واقعا شیرینی اون وسط بودی.
زویا...دلم می‌خواست ببینم با کی جفت میشی.
نیکولای...امیدوارم توی کتاب خودت ببینمت.
مل...خوشحالم زنده‌ای.
الینا...دوست داشتم مادر شدنت رو ببینم.
هارشا؟ همراهی باهات باعث افتخار بود، آنکت جاش خوبه.
الکساندر....
الکساندر.....
الکساندر....تو رو فراموش نمیکنم.‌
این مجموعه باید بیشتر شناخته شه، ارزشش خیلی بیشتر از ایناس.
این کتاب‌، این مجموعه واقعا لذت‌بخش بود.
از زندگی داخل این دنیا لذت بردم.
خداحافظ
توی شش کلاغ میبینمتون♡
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

2