همین طور که از اسمش مشخصه موضوع کتاب درباره‌ی حضرت ادریس هست. خب این کتاب هم نکات جالب داشت. من هیچ چیز از این پیامبر بزرگوار نمی‌دونستم و بایت اطلاعاتی که بدست آوردم خوشحالم. نیم بیشتر کتاب ترجمه ی صحیفه های حضرت هست که مثل نیایش می‌مونه و خوندن اونا خالی از لطف نیست
        

          به نام خدا
این کتاب در مورد پیامبر خدا حضرت ادریس است که او را با نام های اخنوخ و هرمس نیز می‌شناسند. 
ایشان بهشت جهنم و مرگ را در زندگی خود با درخواست از ملک الموت تجربه کرده و نخستین پیامبری است که غیبت داشته و  نوشتن و خیاطی و شهرنشینی نیز به وسیله او گسترش داده شده، او علوم بسیاری را آموزش می‌داده و به همین دلیل او را ادریس نامیده‌اند. خداوند او را از صابرین و صالحین به شمار آورده است.
این کتاب بیشتر به صحیفه و سخنان و دعاهای حضرت پرداخته. برای آگاهی از زندگی ایشان سه فصل اول پیشنهاد می شود. بخش مورد علاقه من از کتاب ینبوع الحیاة است که در ملامت و نصیحت نفس است.
اما احساس من : 
خوندن صحبت های پیامبری که برمیگرده به حدود پنج هزار سال پیش یا بیشترـ پیامبری که از لحاظ زمانی با حضرت آدم فاصله کمتری داره ـ عجیب و شاید ترسناک بود. یک حسی که انگار تو هم برگشتی به اون زمان و هنوز اوایل آفرینش انسان هست.
با خودم می‌گفتم خب هنوز اول آفرینش هست پس نباید هدایت مردم و راهنمایی شون سخت باشه اما انگار توی همه زمان ها سخت بوده
اونقدری که حضرت ادریس غیبت داشتند.
ایشون در غیبت در جایی زندگی می کردند که کسی ازشون خبر نداشته و سحری و افطاری شون رو فرشته ها می‌آوردند و بعد که مردم دیگه خیلی اذیت شدند غذای حضرت قطع میشه و حضرت مجبور میشن خودشون تهیه کنند بنابر این مردم می‌بیننشون و دوری به پایان می‌رسه 
و شاید بین همه پیامبرا تنها پیامبری که می تونم مردمش رو درک کنم همین حضرت ادریس باشند.