معرفی کتاب بنیادهای اصلاح جامعه اسلامی: شرحی بر خطبه حضرت سیدالشهداء (ع) در منا اثر محمدحسن وکیلی

بنیادهای اصلاح جامعه اسلامی: شرحی بر خطبه حضرت سیدالشهداء (ع) در منا

بنیادهای اصلاح جامعه اسلامی: شرحی بر خطبه حضرت سیدالشهداء (ع) در منا

محمدحسن وکیلی و 1 نفر دیگر
0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

1

شابک
9786008877035
تعداد صفحات
352
تاریخ انتشار
1397/4/25

توضیحات

        کتاب حاضر متن ده شب سخنرانی مؤلف در دهه اول محرم سال ۱۴۳۶ است که در هیئت «لبیک یا حسین» در حسینیه «هنر» مشهد مقدس بیان شده است. محور سخنرانی فقراتی از «خطبه منا» قرار داده شد و چون عموم مخاطبین از قشر جوان و از فعالان عرصه فرهنگ بودند، علاوه بر شرح فقراتی از آن در باب «امربه معروف و نهی از منکر» و «ولایت فقیه»، به مناسبت بحث هایی درباره «سبک زندگی اسلامی»، «تأثیر و آفات رسانه ها»، «جایگاه رسانه در اسلام»، «انواع توطئه های دشمنان اسلام در جوامع اسلامی»، «راهکارهای مقاومت در برابر نفوذ دشمنان» و «روش های اجرا اقتصاد مقاومتی در حوزه فردی» و برخی دیگر از مباحث مبتلابه برای نسل جوان، خصوصاً فعالان فرهنگی ارائه شده است.
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به بنیادهای اصلاح جامعه اسلامی: شرحی بر خطبه حضرت سیدالشهداء (ع) در منا

بنیادهای اصلاح جامعه اسلامی: شرحی بر خطبه حضرت سیدالشهداء (ع) در منا
بریدۀ کتاب

صفحۀ 265

کسانی که برای ما، خط فقر تعیین می کنند و بر اساس آن آمار می دهند که در ایران این تعداد افراد زیر خط فقر و فقیر هستند در بسیاری از مواقع بر خلاف واقع چیزهایی را که واقعاً جزء فطرت انسان نیست را نیاز فرض کرده و سپس اعلام می کنند: <افرادی که از داشتن این چیزها محروم هستند فقیر و محتاج اند. در صورتی که واقعاً محتاج نیستند> اگر انسان بخواهد درست و عاقلانه زندگی کند، نبود این ها هیچ لطمه ای به سلامت او نمیزند حال همین مطلب را عیناً در حوزه مسائل دیگر نیز مطابقت کنید مثلاً به شخصی که می گوید: محتاجم،می گوییم پس چرا تلفن همراه چند میلیون تومانی در دست داری؟ در پاسخ میگوید به آن نیاز دارم میگوییم: چه نیازی داری؟ می گوید: تمام کارم با این است میپرسیم چه کاری با آن انجام می دهی؟ می گوید: اخبار میخوانم پیام میدهم در فلان شبکه اجتماعی فلان کار را انجام می دهم ..... آیا واقعاً اینها نیاز هستند؟ اینها هیچ کدام نیاز واقعی نیستند زیرا هیچ یک از این استفاده ها در مسیر تکامل و بر اساس فطرت نیست ولی این فرد نمیتواند از گوشی جدا شود و اگر یک روز گوشی را از او بگیرند کلافه میشود یا میگوید: من در منزل به تلویزیون نیاز دارم. قدیم، تلویزیون های کوچک سیاه سفید بود. بعد رنگی و بعد LCD و LED شد. در سیر تکاملی ،تلویزیون ذوق و میل مردم نیز روز به روز عوض شد تا جایی که میگویند اگر LED سه بعدی نباشد اصلاً به دلم نمی چسبد، حتماً باید این طوری نگاه کنم! آیا این ها نیازهای واقعی هستند؟ اگر این ها جزء نیازهای فطری بودند، باید پدران ما که تلویزیون یا تلفن همراه نداشتند می مردند با اینکه آنها با سلامت و خوشی و آرامش و با تعادل جسمی و روحی زندگی کردند و به مجموعه ای از کمالات نیز رسیدند.

1